ابرادغامها
ابرادغامها[1]؛ ادغام ترکیب دو شرکت است که در پی آن، فقط یک شرکت باقی میماند و شرکت دیگر از بین میرود. تلفیق[2] بهمعنی ترکیب دو یا چند شرکت برای ایجاد شرکتی کاملاً جدید است، تاآنجاکه شرکتهای اصلی دیگر وجود خارجی نداشته باشند. ابرادغامها ادغامها یا تلفیقهای بسیار بزرگ را گویند. نمونههایی از این ابرادغامها را میتوان در ادغام شرکتهای «ودافون-ایرتاچ»[3] و «مانسمان»[4] (به ارزشی برابر با 180 میلیارد دلار)، شرکتهای «اِیاُال»[5] و «تایم وارنر»[6] (به ارزش 165 میلیارد دلار)، و «سیتیکورپ»[7] با «تراولرز»[8] (به ارزش 73 میلیارد دلار) جست.
ادغامهای شرکتی و تملک شرکتها رخدادهای مهمی است، زیرا بازتخصیص عظیم منابع در اقتصاد را نشان میدهد. در ۱۰۰ سال گذشته، پنج موج ادغام وجود داشته است؛ مجموعهای از فعالیتهای ادغامگرانه و در پی آن دورهای نسبتاً راکد. آخرین موج ادغام که از آن با عنوان «دورهٔ ابرادغامها» یاد میکنند، از سال 1992 تا 2000 روی داد. ابرادغامها در دههٔ گذشته آشکارا بزرگتر از ادغامهای پیش از آن بودهاند. تمرکز ابرادغامها در سالهای اخیر بر حوزههای بانکداری، مخابرات، نفت، و صنایع دارویی بوده است. این ابرادغامها تا حدی سطح رشد فعالیت اقتصادی و جهانیشدن بازارهای مالی را بازمیتابند.
ابرادغامها به دلایل مختلفی روی میدهد؛ مانند همافزایی، کنترل شرکتی، ملاحظات مالیاتی، تنوعبخشی، قدرت در بازار، بازده هزینۀ تراکنش، و خرید داراییهایی که کمتر از ارزش واقعیشان قیمتگذاری شدهاند. یکی از انگیزهٔ معمول برای ابرادغام همافزایی است. همافزایی به افزایش قابلیت رقابت و در نتیجه افزایش گردش مالیای ورای آن چیزی که هرکدام از شرکتها بهتنهایی قادر به دستیابی به آن بودند، اشاره دارد. بنابراین، انگیزهٔ همافزایی حاکی از آن است که ابرادغامها برای بازده بیشتری که از ادغام منابع دو شرکت بهدست میآید، صورت میگیرد. همافزاییها به شکلهای مختلف ظاهر میشود؛ از جمله بهدستآوردن مزیت مقیاس بهسبب صرفهجویی در هزینهها و بهرهبرداری بهتر از ظرفیتها، مدیریت کارآمدتر، بهبود ترفندهای تولید و ترکیب منابع مکمل.
مسئلهٔ مهم آن است که آیا ابرادغامها ارزشآفریناند یا نه. برخی مدعیاند ابرادغامها ارزش و بازده را میافزایند و منابع را بهسوی مصرف بهینه سوق میدهند. اما، دیگران این دیدگاه را به دیدهٔ تردید مینگرند. استدلال آنان این است که ابرادغامها اثری در عملکرد ندارند و ارزش را زایل میکنند. اما، گروه نخست همچنان بر این باورند که هر سودی که سهامداران بهدست میآورند، بهمعنی توزیع ثروت از سوی سایر ذینفعان بازار به جیب آنان است. بنابراین، ارزش حفظ شده است.
برای اندازهگیری تأثیرات ادغامها در ثروت، مطالعات انجامگرفته از عملکرد کوتاهمدت سهام شرکت خریدار و شرکتهای خریدهشده یا عملکرد بلندمدت سهام شرکت خریدار را بهمدت چند سال استفاده میکنند. استفاده از عملکرد کوتاهمدت سهام بهنظر قابلاعتمادتر است، زیرا تغییرات ارزش سهام، از جمله تغییراتی را که انتظار میرود در اثر ادغام در ارزش شرکتها پدید آید، توضیح میدهد. مطالعات بلندمدت بر مطالعهٔ عملکرد نسبی شرکتهای خریدار در مقایسه با همتایان ادغامنشدهشان متمرکز شده است.
شواهد واضحی که حاکی از افزایش ثروت برای سهامداران شرکتهای خریدار باشد در دست نیست، زیرا این شرکتها ممکن است در کوتاهمدت سود بسیار کم، صفر، و حتی منفی داشته باشند. ارزش سهام شرکتهای تملکشده عموماً با اعلام خبر ابرادغام افزایش مییابد، اما معمولاً این رشد به قیمت کاهش ارزش سهام شرکتهای خریدار صورت میگیرد. مطالعاتی که عملکرد شرکتهای خریدار را در بازهای سه تا پنجساله بررسی کرده است، بهطورکلی شاهد تأثیر منفی ابرادغامها بر ثروت خالص این شرکتها بودهاند. اینکه آیا ابرادغامها برای مشتریان، بازار رقابت و جامعه خوب است یا نه، پرسشی است نیازمند پاسخی تجربی.
و نیز ببینید: مجموعههای صنعتی؛ بازسازی اقتصادی؛ مجتمع نظامی-صنعتی؛ شرکتهای چندملیتی؛ انحصار چندگانه؛ برونسپاری.
بیشتر بخوانید
Weston, J. Fred, Mark L. Mitchell, and J. Harold Mulherin (2004). Takeovers, Restructuring, and Corporate Governance, 4th ed. Upper Saddle River, NJ: Pearson Prentice Hall
[1] megamergers
[2] consolidation
[3] Vodaphone-AirTouch
[4] Mannesman
[5] AOL
[6] Time Warner
[7] Citicorp
[8] Travelers