آزمون آی‌کیو

 آزمون بهرۀ هوشی (آی‌کیو) [1] از نظر علمی، بحث‌برانگیز بوده و تاریخی پرفرازونشیب داشته است. بیشتر آزمون‌های بهرۀ هوشی، در برگیرندۀ آزمون‌های کلامی و عملکردی ب که نتیجه آن، نمره‌ای با میانگین 100 و انحراف معیار 15 است. بر این اساس، بیشتر جمعیت (84درصد)، در بیشتر آزمون‌های آی‌کیو بین نمرۀ 85 و نمرۀ 115 قرار می‌گیرند. بیشتر بحث‌هایی که پیرامون پیدایش سنجه‌های هوش در سدۀ بیستم شده، به یک یا بیش از یکی از این نتایج رسیده‌اند:

1. سنجه‌های کنونی توانایی شناختی که به‌طور سنتی «آزمون‌های آی‌کیو» خوانده می‌شوند، درحال‌حاضر از تعاریفی گسترده‌تر دربارۀ عوامل هوشی که کمتر بر سن/رشد تمرکز می‌کنند، بهره می‌گیرند؛ بنابراین، «توانایی شناختی» یا «هوش» یا «استعداد فکری» از واژۀ توصیف‌گر «آی‌کیو» رایج‌ترند.

2. اگرچه بخشی از توانایی شناختی موروثی است، بحث‌ها بر سر سهم دقیق و تأثیر ژن در برابر محیط، ادامه دارد.

3. از روی آزمون‌های آی‌کیو یا توانایی‌شناختی، با دقت می‌توان موفقیت تحصیلی و اجتماعی در درون گروه‌ها را پیش‌بینی کرد، منتها تغییرپذیری نمرات از رهگذر آموزش و فرصت، پیش‌بینی‌های فردی را گرچه ممکن، اما غیرقطعی می‌سازد.

4. آزمون‌های بهرۀ هوشی به شکلی اثرگذار، نقاط قوت و ضعف‌شناختی را رصد می‌کنند، ضعف‌ها و قوت‌هایی که سزاوار رسیدگی آموزشی خاص، ازجمله برنامه‌هایی برای عقب‌افتادگان یا بااستعدادان هستند. از اختلاف میان امتیازهای ضریب هوشی و حوزه‌های خاص موفقیت، اغلب برای تشخیص ناتوانی‌های یادگیری استفاده می‌شود.

به‌رغم کاربست‌های پیش‌گفتۀ سنجه‌های توانایی (آزمون‌های آی‌کیو) در مدارس و محیط کار، برخی از پژوهش‌های دانشورانه دربارۀ پیامدهای اجتماعی، تبعیض قومیتی و جبرگرایی زیست‌شناختی بحث می‌کنند. بی‌گمان، دانشوران میان استفاده یا سوءاستفادۀ بالقوه از آزمون‌های آی‌کیو تفاوت قائل می‌شوند؛ برخی حتی معتقدند که هوش، خاستگاهی اجتماعی دارد.

پژوهش‌های اخیر، پدیده‌های شناسایی‌شده، اما کاملاً تبیین‌نشده را بررسی می‌کنند. این پژوهش‌ها، ایدۀ هوش‌های چندگانه، افزایش طولی آی‌کیو در قرن گذشته و هوش هیجانی به‌عنوان شاخۀ فرعی هوشِ شناختی را در برمی‌گیرند. همه این مسیرهای پژوهشی، کار خود را با آزمون سنتی آی‌کیو به‌عنوان یکی از بنیان‌های تاریخی یا روان‌سنجانه راه‌یافتن به نظریه‌ها و سنجه‌های جدید آغاز می‌کنند.

با این وجود، استفادۀ گسترده از آزمون‌های آی‌کیو ادامه دارد و به ظاهر همچنان در آینده‌ای پیش‌بینی‌پذیر، موضوع پژوهش و بحث خواهد بود. سازمانی بین‌المللی (مِنسا) که در سال 1946، کار خود را آغاز کرد و تنها 2درصد از شرکت‌کنندگان آزمون آی‌کیو را می‌پذیرد، اکنون بیش از 100000 عضو دارد. این امر حاکی از آن است که آزمون آی‌کیو برای آن‌هایی که بالاترین نمره‌ها را می‌آورند، برآمدهای مطلوبی دارد. هیچ شکی نیست که نظریه‌ها و سنجه‌های عواملی که شالودۀ درک عمومی از هوش‌اند، همچنان سرچشمۀ پژوهش و بحث هستند.

و نیز ببینید: آزمون مهارت‌های مقدماتی؛ آزمون توامندی حداقلی

بیشتر بخوانید

Chabris, Christopher F. et al. 1998. “Does IQ Matter?” Commentary 106(5):13–23. Retrieved December 27, 2007 (http://www.wjh.harvard.edu/~cfc/Chabris1998b.html)

  Neisser, Ulric et al. 1995. Intelligence: Knowns and Unknowns. Report of a Task Force Established by the Board of Scientific Affairs of the American Psychological Association. Washington, DC: Science Directorate Retrieved December 27, 2007 (http://www.michna .com/intelligence.htm)

[1] IQ Testing

     

       

 

  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید