آزادی مشروط
آزادی مشروط [1]؛ آزادی به قید التزام زندانی («زندانی برخوردار از عفو مشروط»[2])، قبل از کاملشدن دوره محکومیتش است. عفوشدگان تحت نظارت یک مأمور عفو ایالتی یا فدرال هستند که سازگاری فرد عفوشده با جامعه را تا زمان اتمام محکومیت اصلی، زیر نظر دارد. افرادی که زمان عفو را میگذرانند، اگر از شرایط مشخصشده در دستور عفو تخلف کنند یا مأمور عفو تصمیم بگیرد که فرد عفوشده سازگاری اندکی با جامعه دارد، میتوانند به زندان بازگردانده شوند تا دوره محکومیت خود را بگذرانند.
قبل از لغو آزادی مشروط فدرال در سال 2002، ایالات متحده دو سطح آزادی مشروط داشت: فدرال و ایالتی. آزادی مشروط فدرال، به کسانی تعلق میگرفت که به جرایم فدرال محکوم شده بودند و آزادی مشروط ایالتی، شامل افراد محکوم به جرایم ایالتی میشد. در هر دو سطح، لازمة آزادی مشروط، وضع حکمی نامعین توسط دادگاهها بود. حکم نامعین، حکمی است که شامل میزان حداقل و حداکثر (10 تا 14 سال یا 10 سال تا حبس ابد) میشود، اما «حبس ابد، بدون آزادی مشروط» باید مستثنی شود. آزادی مشروط در حوزههای قضایی مختلف متفاوت است و رفتار خوب در زمان زندانیبودن، تضمینی برای آزادی مشروط نیست.
ایده آزادی مشروط را کاپیتان الکساندر ماکونوچی[3] در سال 1787، ارائه کرد؛ یعنی زمانی که وی در رأس اردوگاه تبعیدیها در جزیره نورفولک در استرالیا قرار داشت. این اردوگاه خاص، بهعنوان خطرناکترین و خشنترین تشکیلات آن زمان شهرت داشت. ماکونوچی باور داشت که این زندانیان، میتوانند اصلاح شوند، البته نه از طریق وحشیگریِ معمول که نسبت به زندانیان اعمال میشد، بلکه از طریق ابزار اصلاحی مانند تحصیلات، کسب مهارت، کار و تغییر رفتار. تحت سیستم ماکونوچی، هر زندانی«نمراتی» (تمجیدهایی برای رفتار خوب) برای هر برنامهای که با موفقیت میگذراند، دریافت میکرد. این نمرات میتوانستند برای مرخصیها و آزادی زودهنگام از اردوگاه استفاده شوند. هر زمان که زندانی رفتار بدی نسبت به برنامهها نشان میداد، امکان ازدستدادن این نمرات و از بین رفتن فرصت برای آزادی وجود داشت. تا سال 1844، ماکونوچی این اردوگاه را به یک مجتمع با ثبات و کنترلشده تبدیل کرد. علیرغم موفقیت ثابتشده ماکونوچی، بسیاری از کشورها در آن زمان، مانند فرانسه و انگلیس، از اتخاذ این روش سر باز زدند. بااینحال، ایالات متحده این روش را در سال 1865، در دستگاه قضایی کیفری خود گنجاند که به نمونهای اولیه برای سیستم مدرن آزادی مشروط امریکا تبدیل شد.
امروزه، در ایالات متحده، آزادی مشروط موضوعی جنجالی و سیاسی است. بسیاری باور دارند آن افرادی که بهخاطر جرمی محکوم شدهاند، باید با گذراندن کل محکومیتشان مجازات شوند و نباید امتیاز آزادی زودتر به آنها داده شود. بااینحال، یافتههای تحقیقات نشان میدهد که آزادی مشروط کارساز است. طبق گزارش وزارت دادگستری امریکا، 57درصد از عفوشدگان در سال 2006 با موفقیت دوره محکومیت خود را گذراندهاند، درحالیکه 18درصد به زندان بازگردانده شدند، 4درصد متواری شدند و 21درصد باقیمانده، همچنان در وضعیت آزادی مشروط قرار دارند. صرفنظر از آمارها، موجودیت آزادی مشروط در خطر است. سیاستهای «سختگیری بر جرم» و «جنگ علیه مواد مخدر»، بر دولت فدرال تأثیر گذاشته است تا آزادی مشروط فدرال را لغو کند و در سطح ایالتی، بسیاری از ایالتها، مانند نیویورک، دیگر به افرادی که بهدلیل جرایم خشن محکوم شدهاند، آزادی مشروط نمیدهند.
کریستینا وویت[4]
و نیز ببینید: تأدیب در اجتماع؛ صلاحدید قضایی؛ عدالت؛ زندانها و سرریزشدن آنها؛ مجازات تعلیقی
بیشتر بخوانید:
Glaze, Lauren E. and Thomas P. Bonczar. 2007. “Probation and Parole in the United States 2006.” Bureau of Justice Statistics Bulletin. Retrieved December 27, 2007 (http:// www.ojp.usdoj.gov/bjs/pub/pdf/ppus06.pdf)
Petersilia, Joan. 2003. “When Prisoners Come Home”: Parole and Prisoner Reentry. New York: Oxford University Press
Petersilia, Joan and James Wilson. 1995. “Crime”: Twenty-eight Leading Experts Look at the Most Pressing Problem of Our Time. San Francisco: ICS Press
[1] . Parole
[2] . parolee
[3] . Captain Alexander Maconochie
[4] . Christina Voight