قشربندی جنسیتی
قشربندی جنسیتی[1] عبارت است از قشربندی افراد براساس جنس زیستشناختی و نقشهای جنسیتی اجتماعبنیادی که به جنس اسناد داده میشود. قشربندی مبتنی بر جنسیت از آغاز تاریخ مدون و چه بسا پیش از آن در جامعه انسانی وجود داشته است. در ایالات متحده، این قشربندی به طور سنتی در سه نهاد آموزش، کار و خانواده وجود داشته است و در آن جایگاه ممتاز از آنِ مردان بوده است. گرچه از زمان جنبش حقوق زنان تغييرات بزرگی رخ داده است مردان و زنان در این سه حوزه همچنان دستخوش قشربندیاند.
آموزش، یکی از مجراهای اصلی تحرک صعودی و ارتقای منزلت در ایالات متحده، در دهههای اخیر دستخوش تغییراتی شده است، از جمله افزایش شمار دخترانی که نسبت به موضوعات درسیِ ازدیربازمردانه نظیر ریاضی و علوم ابراز علاقه کردهاند. دختران همچنین در کسب نمرات بالاتر در هر دو مقطع ابتدایی و راهنمایی از پسران پیشی گرفتهاند. در سطح دانشگاه، زنان پیشرویهای بزرگی داشتهاند، بهگونهای که هماکنون بیش از نیمی از جمعیت دانشجویان مقطع کارشناسی را تشکیل میدهند. افزون بر این، ادارۀ سرشماری گزارش میدهد که شمار زنانی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند از همتایان مذکرشان بیشتر است. بهرغم پیشرویهای اساسی زنان در حوزه آموزشی، در تحرک آموزشی صعودی از همان مزایایی که مردان دارند برخوردار نیستند.
مطابق با دادههای سرشماری اخیر، در میان کارمندان دارای شغل تماموقت و دائمی، نسبت درآمد زنان از درآمد سالانۀ مردان از سال 1960 افزایش یافته است و از نزدیک 61 درصد به 77 درصد رسیده است. این تفاوتها قطع نظر از دگرگونیهای آموزشی پایدار مانده است. بیشترین شکاف جنسیتی در دستمزدها در پردرآمدترین مشاغل که اغلب نیازمند بالاترین سطح تحصیلات هستند رخ میدهند. زنان افزون بر دستمزد کمتری که برای کاری یکسان میگیرند، برای تحرک صعودی اغلب با موانع دیگری نیز روبهرویند. پژوهشگران نشان میدهند که زنان در مشاغل بلندپایه اغلب با «سقفی شیشهای» روبهرو میشوند که از آن فراتر نمیتوان در محیط کار پیش رفت، مانعی نامرئی که رقبای مذکر با آن برخورد نمیکنند.
قشربندی جنسیتی در کار، اغلب تمایزات سنتی درون خانواده میان مردان و زنان را تقویت میکند. گرچه به منظور حفظ وابستگی زنان به مردان میکوشند از خانهداری زنان و نانآوری مردان توجیه زیستشناختی بهدست دهند تمایل به داشتن سبک زندگیای شایسته به پیدایش خانوادههای دودرآمده کمک کرده است. به واقع، دستکم 58 درصد زنان شغل تماموقت و دائمی دارند. این افزایش اشتغال در زنان ممکن است بر قشربندی جنسیتی سنتی در خانه اثر گذاشته باشد، چراکه بسیاری از زنان هماکنون منبع درآمد مستقلی دارند. با این حال، بسیاری از زنان ناچارند نوعی «شیفت دوّم» را نیز برعهده بگیرند و افزون بر شغل تماموقتشان در محیط کار وظایف سنتیشان در خانه را هم انجام دهند، روندی که قشربندی سنتی در خانواده را تقویت میکند.
جامعه که تکامل مییابد، حضور زنان در حوزههای آموزشی و شغلی روز به روز پررنگتر میشود. با این حال، در ایالات متحده جنسیت همچنان مشخصهای قشربندیکننده است مگر اینکه در منزلت زنان و مردان تغییرات بیشتری رخ بنماید.
و نیز ببینید: شکاف جنسیتی؛ سقف شیشهای؛ شیفت دوّم، جداسازی؛ قشربندی اجتماعی؛ شکاف دستمزد؛ جنبش حقوق زنان
بیشتر بخوانید
DeNavas-Walt, Carmen, Bernadette D. Proctor, and Jessica Smith. 2007. “Income, Poverty, and Health Insurance
Coverage in the United States: 2006.” Current Population Reports: Consumer Income. Retrieved February 17, 2008 (http://www.census.gov/prod/2007pubs/p60-233.pdf)
Glass Ceiling Commission. 1995. Good for Business: Making Full Use of the Nation’s Human Capital. Washington, DC: U.S. Government Printing Office
Hochschild, Arlie Russell with Anne Machung. 2003. The Second Shift. New York: Penguin
Mickelson, Roslyn Arlin. 1989. “Why Does Jane Read and Write So Well? The Anomaly of Women’s Achievement.” Sociology of Education 62:47–63
[1]. Stratification, Gender