قانون مرخصی خانوادگی
«قانون مرخصی خانوادگی[1] و پزشکی (افامالاِی[2])» سال 1993 نخستین قانون در نوع خود است که به امضای بیل کلینتون، رئیسجمهور امریکا رسید. این قانون، پیش از تصویب، بارها در کنگره مطرح و یک دهه دربارهٔ آن بحث شد و جورج دبلیو بوش دو بار آن را وتو کرد. این قانون به کارگر واجد شرایط امکان میدهد در یک سال 12 هفته مرخصی بدون حقوق بگیرد تا به امور مربوط به سلامت بپردازد: تولد یا پذیرش فرزند؛ وضع خطرناک سلامت شخصی؛ و مراقبت از کودک و همسر بیمار و والدین شدیداً بیمار. این لایحه امنیت شغلی را کموبیش تضمین میکند و کارفرمایان را وامیدارد سطح مزایای سلامت کارگر را در همان سطحی که پیش از مرخصی بود نگه دارند. شرکتهایی که کمتر از 50 کارمند دارند، از دادن مزایا مستثنا بودند؛ کارکنانی که برای شرکتهای تحت شمول افامالای کار میکنند باید یک سال کارگر آنجا باشند و 30 روز پیش از مرخصی درخواست خود را داده باشند و اگر به سر کار برنگردند، باید مزایایی را که شرکت به آنها داده است جبران کنند.
بخشهای پایانی افامالای توافقهایی را بازمیتاباند که میان ذینفعان گوناگونی که در جریان تکامل این قانون در دههٔ 1980 و اوایل دههٔ 1990 مشارکت داشتند ‐ از جمله اجتماع کسبوکارداران[3]، گروههای کارگری، سازمانهای فمنیستی، حامیان سالمندان و سیاستمداران متعصب ‐ صورت گرفت. اعلام شد که متن نهایی این قانون بر نیازهای محیط کار بهشکل فزاینده زنانهشده تأکید میکند؛ بااینحال، اگر با چشماندازی تطبیقی مفاد این قانون را تحلیل کنیم، آشکار میشود خطمشی تا چه اندازه الگوهای قشربندی اجتماعی و توزیع قدرت در ایالات متحدهٔ امریکا را بازمیتاباند. اگرچه افامالای این واقعیت را بهرسمیت شناخت که ایدئولوژی سپهرهای مجزا تلاقی کار و خانواده را نزدیک یک سده پنهان ساخته است و بهرغم اینکه این قانون مدعی بیطرفی جنسیتی است، شیوهٔ معمول کاربست این قانون نشان داده است کارهای مراقبتی در خانواده همچنان تا اندازهٔ زیادی مسئولیت زنان تعریف شده است.
خطمشی ایالات متحده برخلاف خطمشیهای مرخصی پزشکی در کشورهای صنعتی دیگر بر خانواده تأکید دارد تا بارداری و مراقبت از نوزاد. نخستین قانونگذاریها (مانند قانون مرخصی خانوادگی و پزشکی) در پاسخ به افزایش حضور زنانی که در سن فرزندآوریاند، در نیروی کار شکل گرفت. پیرشدن نسل انفجار زاد ولد و قدرت سیاسی حامیان مراقبت از سالمندان این قانون را در سال 1990 بهسوی بازنگری در این راستا که مراقبت از والدین سالمند را هم دربرگیرد، سوق داد. در واقع، این بازبینی بر نقش مراقبتگری زنان از سالمندان صحه گذاشت؛ نقشی که زنان سپیدپوست و طبقهمتوسطی شاغل بر عهده دارند. بااینحال، این تعریف مضیق از خانواده هم اعضای خانوادهٔ گسترده و خویشاوندان نیازمند مراقبت و هم زوجهای همجنسگرا را از دایرهٔ شمول خارج میکند.
ویژگیهای دیگر افامالای، که آن را از خطمشیهای مرخصی در دیگر کشورها متمایز میسازد، این است که مزایا با اندازهٔ شرکت پیوند خورده است و از همه مهمتر اینکه این مزایا بدون حقوقاند. مطالعات نشان میدهد اگرچه مردان کمتر مرخصی خانوادگی میگیرند، شمار مردان واجد شرایط این مرخصی بیش از زنان است. کارکنانی که بیشترین نیاز به مرخصی را دارند، از جمله مادران مجرد، کارگران موقتی و فصلی، و دیگر کارگران کمدرآمد کمتر از کارگران حرفهای طبقهمتوسطی واجد شرایط اخذ این مرخصیاند. کارگران افریقایی-امریکایی بیشترین نیاز را دارند، حالآنکه کمتر از سایر گروههای نژادی شرایط اخذ این مرخصی را دارند. به واقع، پژوهشها نشان میدهد اگرچه بیشتر کارگرانی که نیاز به مرخصی دارند از آن استفاده میکنند، تنها درصد انگشتشماری از کارگران در عمل از این قانون برای مرخصیگرفتن بهره میبرند. پژوهشها نشان میدهد هزینههای این خطمشی در هزینههای کسبوکار اثر ملموسی نگذاشته است؛ بهنظر میرسد این امر با شمار کم واجدان شرایط و کاربست کم قانون مرتبط است.
همچنین، پژوهشها حاکی از آن است که افامالای بیش از تأمینات اصلاحات رفاهی «قانون مسئولیت شخصی و توافق بر سر فرصتهای شغلی»[4] الگوهای قشربندی نژادی، قومی، و طبقهای را تقویت میکند. در این بازار کار دولایه، افامالای کارکنانی را پوشش میدهد که مشاغل ردهبالا را اشغال کردهاند و برای گرفتن مرخصی بدون حقوق منابع مالی و خانوادگی بیشتری در اختیار دارند. از سوی دیگر، قانون اصلاحات رفاهی مادران کمدرآمد را ‐ که برای دستمزد ناچیزی به کارهایی با تحرک شغلی کم و عموماً بیاهمیت تن میدهند ‐ ملزم میکند تماموقت کار کنند. به گروهی از مادران طبقهٔ ممتاز این تضمین داده شده است که کارشان را بهمنظور مراقبت از کودک و خانواده متوقف کنند، حالآنکه گروه دیگر ناچارند کار کنند تا به تنگناهای مالی هولناک برنخورند. از اینرو، الگوهای موجود قشربندی که اساساً منافع خانوادههای سپیدپوست و طبقهمتوسطی را بر خانوادههای اقلیت و طبقهٔ پایین مقدم میشمارد، در نظام رفاهی دولایهای بازتولید میشود.
منتقدان برآناند افامالای مصداق بارزی است از «کمینهسازی خطمشی» و پاسخی است که ایالات متحده نوعاً به مشکلات اجتماعی میدهد. خطمشیهای مشابه در کشورهای اروپایی که مرخصی باحقوق و طولانیتری میدهند، احتمالاً پررنگتربودن اتحادیهگرایی در میان کارگران این کشورها و هنجارینگی دولت و گرایش کارفرمایان را به بازتوزیع منافع اقتصادی در میان کارگران بازمیتاباند. در ایالات متحده، از خطمشیهای خانوادهدوستانه حمایت گستردهای میشود، اما افامالای آنچنان بسته و تنگدامنه است که مستحقان اصلی این مزایا ‐ اقلیتهای نژادی کمدرآمد و زنان کارگر ‐ کمترین دسترسی را به آنها دارند. از اینرو، این قانون اساساً معرف منافع اجتماع سازمانیافته کسبوکارداران و خانوادههای مرفه است و برای حل مشکلی که اساساً برای حل آن پدید آمده بود، خطمشی کارآمدی نیست.
و نیز ببینید: خانوادههای دودرآمده؛ ترجیح مادری؛ نسل منگنهشده؛ رفاه.
بیشتر بخوانید
Gerstel, Naomi and Katherine McGonagle (1999). “Job Leaves and the Limits of the Family and Medical Leave Act: The Effects of Gender, Race, and Family”, Work and Occupations 26(4): 510-534
Hudson, Robert B. and Judith G. Gonyea (2000). “Time Not Yet Money: The Politics and Promise of the Family Medical Leave Act”, Journal of Aging and Social Policy 11(2-3): 189-200
U.S. Office of Personnel Management (2006). Family and Medical Leave, Retrieved December 26, 2007 (http://www.opm.gov/oca/leave/HTML/fmlafac2.asp)
Wexler, Sherry (1997). “Work/Family Policy Stratification: The Examples of Family Support and Family Leave”, Qualitative Sociology 20(2): 311-322
Wisensale, Steven K. (2003). “Two Steps Forward, One Step Back: The Family and Medical Leave Act as Retrenchment Policy”, Journal of Policy Research 20(1): 135-151
[1] Family Leave Act[2] The Family and Medical Leave Act (FMLA)
[3] business community
[4] Personal Responsibility and Work Opportunity Reconciliation Act