فشار نقش

 فشار نقش[1]، به معنی شرایطی است که به موجب آن، فرد در برآوردن انتظارهای نقشی، احساس ناراحتی کند. به دلایل گوناگون، ممکن است انتظارهایی که به یک نقش مربوط هستند، به‌طور متقابل ناسازگار یا نامطلوب بوده و به فرد هنگامی که به انجام تعهدهای نقشی فراخوانده می‌شود، احساس عدم آسایش بدهد. دلایل متعددی برای فشار نقشی وجود دارد که برخی از آن‌ها اجتناب‌ناپذیر و برخی دیگر اجتناب‌پذیر هستند. احساس استرس و این حس که فرد قادر به برآوردن انتظارهای نقشی نیست، برای فرد و جامعه مسئله‌ساز است.

منابع فشار نقشی ممکن است از فرد یا از انتظارهای یک نقش، سرچشمه گرفته باشند. در برخی موارد، ممکن است فردی احساس کند که قادر به پاسخ‌گویی به انتظارهای نقشی نیست، چراکه او ارزش‌های اساسی که این انتظارها را توجیه می‌کنند را نمی‌پذیرد و یا به آن‌ها متعهد نیست. انتظارهای نقشی ممکن است با ارزش‌های یک فرد در تعارض باشند یا فرد را به رفتار کردن به شیوه‌ای نامطلوب و یا در زمانی غیرقابل دسترس فرابخوانند. برای مثال، وکلایی که ذیل قواعد محرمانه بودن عمل می‌کنند، ممکن است به اطلاعات محرمانه‌ای دسترسی داشته باشند که به‌لحاظ حرفه‌ای، لازم است آن‌ها را محرمانه نگه‌دارند؛ اما به‌لحاظ شخصی، خود را مجبور به فاش کردن آن‌ها احساس می‌کنند.

فشار نقشی می‌تواند پیامدی از تنظیمات اجتماعی باشد که موقعیتی را ایجاد می‌کنند که در آن، فردی فشار را تجربه می‌کند. در این مورد، منبع فشار در انتظارهای نقش ساکن است. یک فرد ممکن است فشار نقشی را زمانی تجربه کند که انتظارهای مربوط به یک نقش ناسازگار، رقیب یا مبهم باشند. در این مورد، ممکن است فردی بخواهد انتظارهایی را برآورده کند، اما درنتیجه فقدان شفافیت در انتظارها، قادر به انجام آن نباشد. برای مثال، انتظارهایی که مربوط به نقش پدر یا مادر بودن هستند، اغلب مبهم‌اند. در تلاش برای پدری خوب بودن، مردی ممکن است بین به‌دست آوردن معیشتی برای حمایت از خانواده‌اش و صرف وقت با فرزندانش گیر بکند. هر دو انتظارهایی از یک پدر خوب هستند و حمایت از هر دو، ممکن است ناممکن باشد. ابهام پیرامون انتظارهای نقش‌هایی نظیر پدر، ایجادکنندة استرس فشار نقش است؛ اما همچنین اجازة تجلّیِ فردی یک نقش را نیز می‌دهد.

در برخی از موارد، افراد می‌توانند با طلبیدن شفافیت انتظارهای نقش‌ها، مرتب کردن انتظارها در یک سلسله‌مراتب یا تنظیم کردن انتظارهای خود فرد از اجرای یک نقش، فشار نقشی را حل کنند. به هر صورت، میزانی مشخصی از فشار نقشی وجود دارد که مشخصة هر جامعه‌ای و نقش‌های آن است و این ورای توانایی‌هایی یک فرد در برطرف کردن آن‌هاست. فشار نقشی و تلاش‌هایی که به کم کردن آن صورت می‌گیرد، ممکن است علت مسائل مشخصی باشد که افراد تجربه می‌کنند؛ اما این امر می‌تواند منبعی برای تغییری که به راه‌حل‌هایی برای مسائل منتهی می‌شود نیز باشد. فرایندهای رفعِ فشار نقشی، ممکن است انتظارهای نقشی خلاقانه یا بدیعی را نتیجه دهند. برای مثال، پدری شاغل ممکن است ترتیباتی را با کارفرما به مذاکره بگذارد که اجازه زمان‌بندی کاری را می‌دهند که به او امکان صرف کردن وقت با فرزندانش را فراهم کرده و بااین‌حال پاسخگوی انتظارهای شغلی کارفرما نیز باشد.


   باربارا فلدمن[2]


  همچنین رجوع شود به: خانواده‌های دودرآمده؛ تضاد نقش؛ نوبت دوم کار


برای مطالعه بیشتر


Goode, William J. 1960. “A Theory of Role Strain.” American Sociological Review 25(4):483–96

Himsel Amy J. and Wendy A. Goldberg. 2003. “Social Comparisons and Satisfaction with the Division of Housework: Implications for Men’s and Women’s Role Strain.” Journal of Family Issues 24:843–66

[1] Role strain

[2] Barbara Feldman


 


 


  

برچسب ها
مطالب مرتبط
٠٦ ارديبهشت ١٣٩٩

رزومه دکتر زهرا عبدالله

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌پریش‌ها

١٧ دي ١٣٩٨

روان‌آزار

١٧ دي ١٣٩٨

رفاه

از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید