صغیرآمیزی در حکم تجاوز
صغیرآمیزی در حکم تجاوز[1]، به روابط جنسی اشاره دارد که بین دو فرد و زمانی روی میدهد که دستکم یکی از دو طرف، از نظر قانونی، راضی به رابطه جنسی نیست. با آنکه طبق باور عمومی، سن یک فرد بزرگسال را از فرد نابالغ برای تصمیمگیری در مورد رفتار جنسی متمایز میکند، عوامل متعددی این موضوع را تعیین میکند که به ایالت یا کشوری که این رفتار در آن روی میدهد، بستگی دارد؛ این عوامل عبارتاند از: سن قانونی دختر، حداقل سن قربانی، تفاوتهای سنی بین شرکای جنسی و حداقل سن متهمی که تحت تعقیب قرار میگیرد. تنها 12 ایالت امریکا، در مورد سن قانونی دختر دیدگاه یکسانی دارند؛ به این معنا که وقتی فردی به این سن میرسد، او میتواند با شخص دیگری که بالای سن قانونی قرار دارد، رابطه جنسی برقرار کند. سایر ایالتها، سه عامل دیگر را در قوانین خود مورد ملاحظه قرار میدهند. در معنای پیچیدهتر، تعداد معدودی از ایالتها از اصطلاح صغیرآمیزی در حکم تجاوز در قوانین جنایی خود استفاده میکنند. در عوض، این قوانین، قانونیبودن جرایم جنسی آشکار را مشخص میکنند.
سن قانونی دختران (بین 16 و 17 سالگی)، سنی است که طی آن فرد میتواند برای داشتن رابطه جنسی، موافقت خود را اعلام کند. علاوه بر تغییر بر اساس مکان، سن قانونی دختران بر اساس جنس و گرایش جنسی نیز تفاوت میکند. مردان ممکن است از نظر قانونی نسبت به زنان در سن کمتری رابطه جنسی داشته باشند و همجنسخواهان زن و مرد، ممکن است بهدلیل گرایش جنسیشان بتوانند تابع قوانین متفاوتی باشند؛ زیرا در شرایط کمتر از حداقل سن (بین 10 و 16 سال)، فرد نمیتواند تحت هیچ شرایطی به رابطه جنسی رضایت دهد.
استفاده از زور یا استفاده تهدیدآمیز از زور، یک ویژگی متمایزکننده در بیشتر موارد تجاوز است؛ اما در صغیرآمیزی در حکم تجاوز، رضایت بهنوعی موضوع بحث نیست. دلیل اصلی قوانین صغیرآمیزی در حکم تجاوز، مبتنی بر این باور است که زیر یک سن معین، فرد دارای بلوغ ذهنی کافی برای تصمیمگیری آگاهانه در مورد خود نیست. فرد مسنتر امکان دارد از سادگی شخص جوانتر سوءاستفاده کند و او را فریب دهد؛ بنابراین، علت وجود قوانین، حفاظت از شریک جوانتر در برابر این عدم توازن قدرت است.
بهطور تاریخی، پروندههای تجاوز قانونی بر زنان جوان، بهمنزلۀ قربانی متمرکز شدهاند. در برخی جوامع، اگر زنی پرده بکارت خود را از دست بدهد و پیش از ازدواج باردار شود، هم از نظر اخلاقی بیعفت شده و هم مایه ننگ خانواده خود محسوب میشود. اغلب از روابط جنسی یا برخوردهایی که شامل مردان جوان است، نادیده گرفته میشوند و ذاتاً چندان مسئلهساز تلقی نمیشوند؛ اما در سالهای اخیر، این دیدگاه اجتماعی تغییر کرده و این موضوع در مورد پروندههای پر سروصدایی که بیشتر شامل معلمان زن و دانشآموزان پسر بوده است، مشخص میشود. سایر مشکلات اجتماعی ناشی از رابطه جنسی افراد زیر سن قانونی با افراد بزرگسال، شیوع بارداری و فرزندداری نوجوانان خارج از رابطه زناشویی و بیماریهایی است که از طریق رابطه جنسی منتقل میشوند که هرکدام از آنها، مجموعهای مشکلات مرتبط به هم را در برمیگیرد.
مشکلات دیگر، شامل عدم تمایل قربانیان برای پیگرد قانونی شریکان خود و این تصور توسط پلیس، متهم و عامه مردم است که صغیرآمیزی نسبت به تجاوز زوری یا سایر جرایم جنسی که شامل کودکان است، آسیب کمتری به همراه دارد؛ بنابراین، این پروندهها چندان نباید در اولویت قرار بگیرند.
رنه دی. گرافیا[2]
و نیز ببینید: کودکآزاری جنسی؛ رابطۀ جنسی برونازدواجی؛ تجاوز؛ بارداری و فرزندداری نوجوانان؛ خشونت جنسی
بیشتر بخوانید:
Cocca, Carolyn E. 2004. Jailbait: The Politics of Statutory Rape Laws in the United States. Albany, NY: StateUniversity of New York Press
[1] . Rape, Statutory
[2] . Renee D. Graphia