شبکههای اجتماعی
یک شبکه اجتماعی[1]، شکلی از سازمانِ روابط اجتماعی است که با سیار بودن بالا و پیوندهای بههم پیوسته بین افراد و گروهها مشخص میشود. چنین ارتباطهایی ممکن است شکلهای بسیاری از روابط تجاری بر اساس جایگاه تا روابط بین دوستان را به خود بگیرند. شبکههای اجتماعی بهصورت شار[2] وجود دارند، به این صورت که همراه با اینکه ارتباطات گرهای جدید شکل میگیرند و ارتباطهایی که بهندرت استفاده شدهاند، ضعیف میشوند. هیچ تفکیک رسمی بین یک شبکة اجتماعی با یک شبکة اجتماعی دیگر وجود ندارد و هیچ شبکه اجتماعی، دارای مرکز نیست. شبکهها منابعی را فراهم میکنند که ممکن است ماهیتی هیجانی، مادی، اطلاعاتی و مالی داشته باشند. یک شبکه اجتماعی، میتواند برای بهدست آوردن یک شغل، کسب اطلاعات، انتشار اخبار، سازمان دادن به جنبشهای اعتراضی یا ایجاد ارتباطهای رمانتیک، مورد استفاده قرار گیرد؛ بنابراین، موقعیت فرد در نظام شبکههای اجتماعی، تأثیر عظیمی بر محدوده قدرت او در جامعه اطلاعاتی معاصر دارد.
تصورات آغازین از شبکههای اجتماعی، در کار نظریهپردازان اولیه مدرنیته چون امیل دورکیم و گئورگ زیمل، کسانی که متوجه افزایش برخوردهای بین فردی ابزاری در آغاز قرن بیستم شده بودند، ظاهر شد. در دهة 1930، تجزیهوتحلیل شبکههای اجتماعی، بهعنوان ابزاری برای اندازهگیری کمّی و ترسیم شبکههای اجتماعی در حال ظهور، تطور یافت و به زیرشاخهای از کار بر روی پیوندهای اجتماعی در علوم اجتماعی بدل شد. دهههای بعد، زمانی که دانشمندان اجتماعی، تفاوتی کیفی و قابلتوجهی در نظمیافتن ارتباطهای اجتماعی در عصر پستمدرن را تشخیص دادند، معنا و اهمیت شبکههای اجتماعی، رشد کرده و به میزان قابلتوجهی تغییر کرده بود. این تغییر همراه با انقلابی در فناوری اطلاعات، ازجمله استفادة گسترده از اینترنت، ارتباطهایی با گوشیهای تلفن همراه و «فشردگی زمان-مکان»[3] در اقتصاد جهانی جدید، رخ داد. همزمان با اینکه سرعت و ارتباط کنشهای متقابل اجتماعی در سراسر جهان افزایش یافت، روابط اجتماعی بهطور فزایندهای شکل شبکهای به خود گرفتند.
برخلاف پیوندهای سنتی در اجتماعهای محلی، شبکهها تنها بهلحاظ فضای فیزیکی وجود ندارند، بلکه آنها میتوانند بهطور بیوقفه بین رایافضا و فضای واقعی تداوم یابند. بهدلیل سرعت، گمنامی و تحرک افزایش یافتهای که چنین نظامی فراهم میکند، گروههای شبکهای در فعالیتهای سیاسی جمعی، از مزیت برخوردارند. در عصر جهانیشدن، شبکههای اجتماعی در شکلدادن به کنشهای فعالین فراملی، کسانی که از این فناوری برای ارتباط و سازماندهی بین مرزهای ملی استفاده میکنند، حائز اهمیت هستند. ارتباطات از راه دور شبکهای، بهعنوان مثال از طریق گوشیهای تلفن همراه و پیامهای متنی، به معترضان کمک میکنند تا اطلاعات، نظیر هشداردادن به یکدیگر در مورد موقعیت پلیس را در حین تظاهرات سیاسی منتقل کنند. به همین ترتیب، گروههای تروریستی، با شبکههای اجتماعی پیچیده برای کمک به انتشار پیامها در زیر سطح رادار دولت، تکیه میکنند.
همچنین شبکهها بهطور فزایندهای در جامعهای اطلاعاتی اهمیت مییابند، چراکه آنها به اطلاعاتی دوردست و بسیار خاص از منابع انسانی، یعنی منابع زندهای که در اغلب موارد، بیش از منابع اطلاعات رسمی قابل اعتماد هستند، دسترسی دارند. برای مثال، یک فرد ممکن است زمانی که جابهجایی به پرتلند[4] را مدنظر دارد، از دوستانش بپرسد که آیا آنها کسی که تا بهحال آنجا زندگی کرده باشد را میشناسند یا نه. همچنین این فرد ممکن است اتاقهای چت اینترنتی ساکنین پرتلند را برای پیبردن به چگونگی و شرایط زندگی در آنجا را چک کند؛ بنابراین، شبکة اجتماعی میتواند سطحی از اطلاعات را فراهم کند که منابع رسمی دیگر، مانند کتاب راهنما در مورد پرتلند یا آمارهای جمعیتی، نمیتوانند فراهم کنند.
فعالان، نظریهپردازان و دانشمندان اجتماعی، در مورد معنا و ارزش شبکههای اجتماعی، از هم متمایز میشوند. برخی استدلال میکنند که شبکههای اجتماعی، بیانگر سطحی بودن فزاینده در روابط انسانی هستند و اینکه پیوندهای بین افراد در جامعه معاصر موقتیتر، بهطور فزایندهای فایدهگرایانهتر و با احساس کمتری معنادار میشوند. در نظر برخی دیگر، شبکههای اجتماعی، بیانگر دگرگونی خطرناکی هستند که از پیوندهای نزدیک و غیررسمی جامعة مدنی دور میشود و بهجای آن، پیوندهای متحرکتری ایجاد میکنند که در آنها افراد، مزایای بالقوه را در برابر هزینههای هر رابطة اجتماعی شبکهای میسنجند.
علیرغم این نگرانیهای جدی، انعطافپذیری و استعداد بالقوهای که در ذات مدل گروهی است، چیزهای بیشتری برای تجلیل ارائه میکند. فعالان، بهطور خاص، شبکههای اجتماعی را برای اهداف ارتباطی، بسیار باارزش مییابند. آنهایی که به مطالعه سایبرنتیک/دانش رایانیک میپردازند، از غوطهور شدن انسان در تاری از شبکههای فنی و زیستشناختی جامعه اطلاعاتی، تجلیل کرده و استدلال میکنند که این فناوری، حس فزایندة سیالی از خود[5] تولید کرده و امکان بروز آنرا فراهم مینماید.
کیمبرلی کانینگهام[6]
همچنین رجوع شود به: سرمایة اجتماعی
برای مطالعه بیشتر
Terranova, Tiziana. 2004. Network Culture: Politics for the Information Age. London: Pluto
Watts, Duncan J. 2003. Six Degrees: The Science of a Connected Age. New York: Norton
[1] Social networks
Flux [2]: یعنی فرایندی که هم جریانی ورودی و هم جریانی خروجی است (م).
[3] time–space compression
Portland [4]: بزرگترین شهر در ایالت اورگان امریکا (م).
[5] self
[6] Kimberly Cunningham