ساماندهی آب
ساماندهی آب [1]وقتی که آب از رودخانهها و مخازن از طریق کانالها و خطوط لوله برای رفع نیازهای مصرفی محصولات کشاورزی انتقال می یابد، وقتی از طریق تأسیسات تصفیه آب شهری برای خدمت به نیازهای صنعتی و خانگی عبور میکند، و برای اهداف تفریحی و بومشناختی جریان می یابد، به این دلیل است که مردم بهلحاظ اجتماعی طوری ساماندهی شدهاند که چنین کارهایی را تحقق بخشند. اینکه چگونه ساماندهی آب بهلحاظ اجتماعی برای انبار، توزیع و دفع همه منابع آبیِ جامعه معینی ساخته شده است، ارتباط زیادی با بهره وری انسانی، عدالت توزیعی و پایداری زیست محیطی دارد. اشکال مختلف ساماندهی آب بهطور اساسی بر طیف گسترده ای از مسائل اجتماعی اثر میگذارد که مشخص ترین آنها مربوط به عرصه غذا، انرژی، سلامت، استفاده از زمین، کیفیت محیط زیست، تمرکز قدرت اجتماعی و مشارکت شهروندان در - یا طرد آنان از- زندگی مدنی است. مدیریتِ بدون دقت آب به همه چیز، از انتقال بیماری در یک محله گرفته تا مرگ بسیاری از تمدنها ربط داشته است.
آب و کنش جمعی سازمان یافته
کنترل سازمان یافته بر آب که همه تمدن ها را حفظ کرده، محصول ترکیب های مختلفی از دیوان سالاری دولت مرکزی و تهیه کنندگان محلی آب بوده که فرد فرد شهروندان را در جهت انجام کارها بهصورت جمعی توانمند ساخته است؛ کارهایی که توسط تولیدکنندگان و مصرف کنندگان منفرد در مبادلات بازار خصوصی قابل اجرا نیست. ساماندهی آب در هر فرهنگ و جامع های در سطح دولت (در تقابل با جامعه در سطح قبیله/ قوم) بر مبنای اساسی ترین نیاز یعنی مدیریت وابستگی متقابل انسانها در چشم اندازهای بزرگتر ضرورت یافته است. عقلانیت خودخواهانه فردی باید با نیازهای فراگیر جامعه انطباق داده شود. که چنین موضوعی فقط از طریق کوششهای سازمانی که به خوبی طراحی شده اند برآورده می شود.
به یک مثال توجه کنید. دو کشاورز عقلانی بهطور جداگانه به امکان ساخت یک مسیر آب بهبودیافته برای هدایت آب آبیاری به مزارع مجاورشان می اندیشند. هزینه کلی بازسازی 600 دلار است. با این حال، منفعت حاصل برای کشاورز «الف» تنها برابر 400 دلار است، درحالیکه برای کشاورز «ب» مقدار آن 500 دلار میشود. از نظر عقلانیت خصوصی، بهعنوان اتم های اجتماعی سامان نیافته و جدا، هیچکدام، این بازسازی ها را انجام نخواهند داد. برای هر فردی بهتر این است که در بازسازی مشارکت نکند زیرا می تواند امیدوار باشد دیگری -در اقدامی بهلحاظ اقتصادی غیرعقلانی- آن کار را انجام دهد و بدین وسیله به فردی که مشارکت نکرده اجازه دهد از افزایش عرضه و کنترل آب بهره مند شود؛ یعنی، یک «سواری مجانی»[3] با سرمایه گذاری طرف دیگر. آنها در تعادل با یکدیگر قرار می گیرند، اما اگر با منفعتی مقایسه شود که آنها میتوانستند از طریق کنش همیارانه سامان یافته کسب کنند، وضعیت خیلی بدتر است. از نظر سود مشترک جمعی، مسیر آب باید به این دلیل بازسازی شود که آنها با یکدیگر قادر هستند 900 دلار عایدی به دست آورند که خیلی بیش از 600 دلار هزینه است. بنابراین، مطالعه ساماندهی آب، مشکل کهن را مرتفع میکند که افراد در همه فرهنگها با آن مواجه هستند؛ یعنی، اگرچه مردم متکی بر عقلانیت های خصوصی شان عمل می کنند، آنها نه بهمثابه اتم های اجتماعی جدا بلکه بر اساس وابستگی متقابل پیوسته زندگی میکنند. مردم در ضمن تعامل، دیدگاههای همدیگر را اصلاح میکنند. آنچه فرد انجام می دهد، یا انتظار میرود انجام دهد، تعیین کننده کنشهای دیگری است. پژوهش های علوم اجتماعی در باب ساماندهی آب، مطالعه نظام مند راههای جایگزینی را امکانپذیر می کند که طی آن انسانهایی که نمایانگر بسیاری از منابع آبی هستند وابستگی متقابل خود را مدیریت می کنند. اگر کشاورز «الف» و «ب» بتوانند ابزارهای سازمانی پاسخگوساختن همدیگر برای مشارکت در قالب «سهم عادلانه»[4] را ابداع کنند، اگر آنها بتوانند متقابلاً تضمین کنند که دیگری اقدام همکاری را که در مورد آن توافق کرده اند نقض نمیکند، می توانند بهطور جمعی از جستجوی منافع شخصیشان بهطور عقلانی فراتر بروند و خودشان را برای انجام کارها باهم به نمایندگی از خودشان و جامع های که بخشی از آن هستند توانمند سازند.
مضمونها
ادبیات گستردهای در علوم اجتماعی در مورد کاربردها و محدودیت های راههای جایگزینی که انسانها منابع آبی شان را از آن طریق ساماندهی کرده اند وجود دارد. این موارد را بهطور تقریبی میتوان در پنج مقوله دسته بندی کرد: 1) سیاستگذاری آب، 2) قانون، 3) سازمان های بوروکراتیک مرکزی بزرگ برای ذخیره سازی و مدیریت آب در نواحی گسترده، 4) سازمانهای محلی که آب را از سیستم های بزرگ عرضه آب و تحت حمایت مالی و مدیریت دولت بهصورت عمده خریداری می کنند و سپس آن را خرده فروشی میکنند، به 5) افراد، کشاورزان و شرکت ها. از میان بسیاری از مهمترین فرضیاتی که آزمون شده اند، برخی از مهمترین آنها به پیکربندی، و پیوند میان، سازمان های آب محلی (مقوله 4) مربوط می شوند که بین بوروکراسی های دولتی بزرگ در سویه عرضه (مقوله 3) و کاربران آب در عمل در سویه تقاضا (مقوله 5) است. تصور می شود برخی از اشکال خاص سازمان های کنترل آب محلی از پتانسیل تأمین فضای سیاسی و اجتماعی برخوردارند، که در اینجا مردم می توانند اصول علم تعمیمیافته و فناوری را با شرایط خاص مکانی محلی ترکیب کنند؛ همچنین می توانند با مؤثرترین شکل ممکن توانمند شوند تا سریعاً به تغییرات محلی (برای مثال، اقلیم و آبوهوا، تغییر تقاضاهای بازار، از کار افتادگی امکانات) واکنش نشان دهند. بهعلاوه، این سازمان های آب محلی بیش از همه در اجرای سیاست، قانون و مقررات ضروری در جهت کنترل «سواری گیرندگان مجانی»[5] برای حفظ اقدامات همکارانه مؤثر بودهاند. دستکم در برخی از سیستم های جهانی، سازمان های آب محلی گهواره زندگی مدنی مشارکتی و دموکراتیک بوده اند. با این حال، تحلیلگران شاهد بسیاری از مواردی بوده اند که طی آن سازمان های آب محلی به خوبی طراحی و اجرا نشده اند، جایی که علم تعمیمیافته با واقعیت های مکانهای خاص محلی تناسب نیافته است، جایی که محلی ها قادر به انطباق سریع با چالش های شایع «سواری مجانی» نیستند، و مشارکت شهروندی و مؤثر اندکی در حکمرانی آب وجود دارد. پس پرسش علوم اجتماعی این است: «چه عواملی تفاوت بین سیستم های ساماندهی آب مناسب، عادلانه، و بهلحاظ زیست محیطی پایدار و آنهایی که از این جنبهها شکست خورده اند را تبیین می کند؟» چنین تحقیقی سبب شده تا تحلیلگران بهتر بتوانند سویه بحرانی پروژه توسعه اجتماعی انسان را درک کنند. هیچ چیزی سیاسی تر و اجتماعی تر از مولکول های آب بهصورت حجیم وجود ندارد، زیرا انسانها در همه سنت های فرهنگی مجبور به مواجهه با مسئله چگونگی مدیریت وابستگی متقابلشان به آب و پیرامون آن بوده اند.
همچنین نگاه کنید به: بوم نظام؛ محیط زیست، هرزآب و هوپرورش (انباشتگی خوراکه آب)؛ منبع تجدیدناپذیر؛ کیفیت آب؛ منابع آب.
منابع برای مطالعه بیشتر:
Freeman, David M. 2000. “Wicked Water Problems: Sociology and Local Water Organizations in Addressing Water Resources Policy.” Journal of the American Water Resources Organization 36:483–91
Mabry, Jonathan B., ed. 1996. Canals and Communities: Small-Scale Irrigation Systems. Tucson, AZ: University of Arizona Press
Ostrom, Elinor. 1990. Governing the Commons: The Evolution of Institutions for Collective Action. New York: Cambridge University Press
Worster, Donald. 1985. Rivers of Empire: Water, Aridity and the Growth of the American West. New York: Pantheon
[1]. Water Organization
[2]. David M. Freeman
[3]. free ride
[4]. fairshare
[5]. free riders