روسپیگری کودکان
در کل، روسپیگری یا فعالیت در سکس تجاری، به معنای معاملات جنسی برای پول یا برخی شکلهای کالاهای مادی است. پژوهشهای اخیر دربارة مشکل روسپیگری کودکان، تصدیق میکند که این معضل فاصله زیادی با کاهش دارد، وقوع آن ممکن است بیشتر از گذشته باشد، بهویژه به شکل قاچاق بینالمللی کودکان برای سکس تجاری. کسب اطلاعات دقیق دشوار است؛ زیرا بهدلیل ماهیت غیرقانونی و پنهانی این عمل، تا حد زیادی پنهان میماند. درگیرشدن کودکان در روسپیگری نواحی فرهنگی حساس، بهویژه در غرب را تحت تأثیر قرار میدهد، یعنی جایی که ایدهآلها از منظر بچگی، خانواده و سکسوالیته بیشازپیش تعریف میشوند. بسیاری از مورخان، موافقند که ایده کودکی به منزله امری مجزاست که به شناسایی و مساعدت خاصی نیاز دارد و در اواخر قرن نوزدهم، در غرب ایجاد شد. حضور کودکان در سکس تجار آشکارا انگاره کودکان به منزله غیرجنسی، وابسته و معصوم را نفی میکند.
هرزهنگاری کودکان بشتر در جایی که فقر، نزاع، بیثباتی اقتصادی و اجتماعی و/یا کار کودک رواج دارد، روی میدهد. برای مثال، در اواخر قرن بیستم، بیثباتی و نزاع در شرق اروپا، جریان ورود زنان و کودکان به صنایع سکس تجاری و در اتحادیه اروپا را افزایش داد. در کل، روابط نابرابر قدرت پیرامون جنسیت، سن و عوامل بازار، سبب آسیبپذیری کودکان برای کنترل و استثمار آنها میشود و بهطور تاریخی، روسپیگری آنها درون و بیرون خانواده در غرب و در سراسر جهان را ممکن کرده است. بهعلاوه، بازاریابی جمعی جهانی و تجاریشدن روسپیگری کودکان، تأمین بیشتر کودکان استثمارشده از بسیاری از بخشهای جهان را شدنی کرده است.
یکی از نخستین و احتمالاً بدنامترین توضیحات رسانههای ملی از روسپیگری کودکان[1]، در ماه ژوئیه 1885، در روزنامه دِ پال مال گزت[2] چاپ لندن بود. این مجموعه مقالات، خریدوفروش مخفی دختران جوان برای فاحشهخانههای لندن و اروپا را گزارش کردند. داستانهای احساسی و شهوانی «دوشیزه مکرمۀ بابل مدرن»[3] نخستین هراس ملی اخلاقی از هرزهنگاری کودکان را ایجاد کرد. این روایتها، به نمایشدادن دولایه کودکان و افراد جوان درگیر در سکس تجاری، هم به منزله دزیدهشده و هم معصومان فریبخورده یا آلودهشده و فاسد کمک کرد. این مقالات «دوشیزۀ مکرمه» و رویدادهای مرتبط با آن، توان اسای در انگلستان برای اطمینان از تصویب نهایی متمم قانون جنایی در سال 1885، فراهم کرد که سن رضایت به رابطۀ جنسی را از 13 سال به 16 سال افزایش داد (پیش از این، در سال 1875، از 12 سال به 13 سال افزایش یافته بود) و قدرت پلیس را برای مقابله با این فساد تقویت کرد. توازن بین کنترل و حفاظت، به یکی از ویژگیهای پایدار بحثها دربارۀ روسپیگری کودکان و در کل بزهکاری جوانان بدل شده است.
مسئلۀ اسطورهشناسی تجارت برده سفیدپوست که منشاء آن به اواخر قرن نوزدهم میرسد، بهطور گسترده، در جامعۀ مدرن باقی مانده است. این روایت تا حدودی در خدمت تحریف بازنمایی مشکل اجتماعی هرزهنگاری کودکان با جداکردن آن از پیوندهای زندگی روزمره، قابل شناسی بوده است. از آنجا که تجارت برده سفید در بریتانیا، اروپا و امریکا شامل ربایش اجباری دختران و زنان سفیدپوست بیگناه نوجوان بود، معمولاً توسط خارجیها برای کار در فاحشهخانههای خارجی، این داستان حالتی نمایشگونه میگیرد. با آنکه این داستان، چیزهای زیادی برای گفتن دربارة نژادپرستی و هراسهای اجتماعی طی قرن بیستم از منظر افزایش آزادیهای زنان، تغییر آداب جنسی، مهاجرت و مکانهای جدیدی برای فعالیت اوقات فراغت دارد، چیز چندانی دربارۀ هرزهنگاری کودکان افشاء نمیکند. در اوایل قرن بیستویکم و پس از اینکه دولتهای غربی به شکلی فزاینده نگران قاچاق انسان و عرضه کودکان شدند، اسطورهشناسی تجارت بردۀ سفید، اغلب در خدمت مبهمکردن این عمل بوده است تا افشاء تجربه واقعی. اصطلاحشناسی قاچاق و بردهداری، در بخشی از بحثها دربارۀ هرزهنگاری کودکان مانده است، اما تأکید امپریالیستی و نژادپرستانه بر قربانیان به منزله سفیدها ذاتاً پایان یافته است. پس از اواسط قرن بیستم، قاچاق از منظر حرکت و استثمار تعریف شده است تا رنگ.
از نظر تاریخی، این ترافیک بینالمللی کودکان بوده است که برانگیزندۀ نیرومندترین اقدامات رسمی بوده است، گرچه درون کشورها نیز رخ میدهد، اغلب از نواحی روستایی به مناطق شهری و نیز در عرض مرزهای ملی است. در سال 1953، سازمان ملل کنوانسیون بردهداری جامعه ملل در سال 1926 را اصلاح کرد که طی آن، مسائل حقوق بشری بردهداری و «کردارهای بردهداریمانند» شامل تجارت برده، فروش کودکان، هرزهنگاری کودکان و استثمار کار کودکان برجسته شد. طی قرن بیستم، نهادهایی که با استثمار کودکان در تمامی شکلهای آن مبارزه میکردند، چندبرابر شد و مشکل هرزهنگاری کودکان به بخشی از کارهای سازمانهای بینالمللی، همانند صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف)، سازمان بینالمللی کار و نیز سازمانهای مختلف غیردولتی تبدیل شد. مادۀ 34 کنوانیسون حقوق کودکان سازمان ملل، در سال 1989، در پی اقدام مناسب برای جلوگیری از تحریک و مجبورکردن کودکان برای شرکت در یک فعالیت جنسی غیرقانونی برآمد. در اواخر قرن بیستم، قانونگذاری فراتر از قلمرو ملی، در پی ایجاد امکان برای کشورها بود تا شهروندانشان را بهدلیل آزار جنسی کودکان در خارج از کشور که در اصطلاح گردشگری جنسی نامیده میشود، تحت پیگرد قرار دهند. این امر مضمون اصلی اولیه گردهمایی علیه استثمار جنسی تجاری از کودکان[4]، در سال 1996 که توسط اکپات[5]، یونیسف و گروه غیردولتی کنوانسیون حقوق کودک سازماندهی شد.
الیسون براون[6]
و نیز ببینید: کودکآزاری جنسی؛ قاچاق انسان؛ روسپیگری؛ قاچاق جنسی
بیشتر بخوانید:
Barrett, David. 2000. Youth Prostitution in the New Europe: The Growth in Sex Work. Lyme Regis, England: Russell House
Brown, Alyson and David Barrett. 2002. Knowledge of Evil: Child Prostitution and Child Sexual Abuse in Twentieth Century England. Cullumpton, Devon, England: Willan. ECPAT International. (http:www.ecpat.net/eng/index.asp)
Ennew, Judith. 1986. The Sexual Exploitation of Children. Cambridge, England: Polity Press
Smart, Carol. 2000. “Reconsidering the Recent History of Child Sexual Abuse, 1919–1960.” Journal of Social Policy 29(1):55–71
[1] . Prostitution, Child
[2] . The Pall Mall Gazette
[3] . Maiden Tribute of Modern Babylon
[4] . First Congress Against the Commercial Sexual Exploitation of Children
[5] . ECPAT
[6] . Alyson Brown