خودکارسازی
خودکارسازی [1]بهمعنای گذاشتن دستگاه خودکار یا الکترونیک بهجای نیروی کار انسانی یا حیوانی بهمنظور کنترل و پشتیبانی از طیف گستردهای از فرآیندهاست. مصادیق خودکارسازی از دستگاههای خودپرداز و تراکتورهای روباتیک را دربر میگیرد تا تراکنش اوراق بهادار[2] و فراتر از آن. استفادۀ «هنری فورد» از نوار نقاله برای تولید فورد مدل تی در دهۀ 1900، پیشدرآمدی بود بر خطوط مونتاژ امروزین که در ایستگاههای مونتاژ رباتیک و کنترل خودکار موجودی، ارزیابی و عیبیاب نمود مییابد. جملگی این دستگاهها را میتوان بهسرعت از نو سر هم کرد، بهگونهای که با مدلهای متنوعی از خودرو سازگار باشد. فنّاوری اطلاعات شکلی از خودکارسازی است که برای پردازش دادهها، انتقال اطلاعات یا مدیریت تراکنشها، مثلاً سفارش کالا، خرید یا فروش اوراق بهادار، یا رزرو هتل بهکار گرفته میشود.
خودکارسازی و تغییر فنّاوری که خودکارسازی معرف آن است، ترتیبات اقتصادی و زندگی آدمیان را به طرق مختلفی دگرگون ساخته است. خودکارسازی از رهگذر افزایش سرعت، دقت، و حجم خالص بروندادها تاثیری ژرف در فرآیندهای تولید گذاشته و نیز گونههایی از کارهای خستهکننده و تکراری را حذف کرده است. خودکارسازی از رهگذر گسترش دسترسی به انتقال، پردازش، و کنترل اطلاعات مزیت مقیاسی[3] پدید آورده است که به بزرگترشدن شرکتها انجامیده و تولید در نواحی مختلف و دورازهم را ممکن کرده و از این رهگذر، رقابت جهانی را شدیدتر ساخته است.
خودکارسازی نتایج گستردهای بر فرصتهای شغلی داشته است. خودکارسازی عموماً جایگزینی برای کارگران غیرماهر، و درعینحال مکملی برای کارگران ماهر بوده است. بدینترتیب، نتیجۀ خودکارسازی حذف یا برونسپاری برخی مشاغل و ایجاد مشاغلی نو بوده است. مهارتهای موردنیاز که تغییر میکند، نیروی کار باید بازآموزی شود و در هیئتمدیرهها نیز مطالبات آموزشی افزایش یافته است.
خودکارسازی بهطورکلی اثر مثبتی در میزان تولید، رشد اقتصادی، و کیفیت زندگی داشته است. افزونبراین، از منظر مصرفکنندگان نیز تأثیر چشمگیری در کاهش هزینۀ محصولها و خدمات موجود و همزمان، افزایش کیفیت آنها، و نیز ایجاد محصولها و خدمات کاملاً نوی نظیر سرگرمیهای دیجیتال (سیدیها، دیویدیها، امپیتریها، و…) داشته است. همچنین، خودکارسازی بهرهوری مصرف خانگی را نیز افزایش داده است که این امر به کیفیت اوقات فراغت ما کمک میکند. نمونههایی از این خودکارسازی را میتوان در ماشینهای ظرفشویی، اجاقهای ریزموج، و چمنزنهای خودکار دید.
خودکارسازی عموماً متضمن آن است که قواعد ازپیشمعین و مدون جای قضاوت انسانی را بگیرد. این جایگزینی ممکن است در شرایط عادی مفید باشد، اما شرایط غیرعادی ممکن سبب ناکارآمدی و ازکارافتادن آنها شود و خاصه در شرایط تنشزا، قضاوت انسانی اهمیت خود را بازمییابد. خودکارسازی همان کاری را میکند که آدمی، منتها بهوسیلۀ دستگاهها و فنّاوری الکترونیک. باوجوداین، امور که خودکار شود، خود وظایف هم تغییر میکند؛ برای مثال، در یک محیط دفتری خودکار، بسیاری از مشاغل دفتری جای خود را به نقشهای مدیریتی میدهد. فنّاوری الکترونیک میتواند مرزهای ملّی را کمرنگ کند و به بیان تامس فریدمن[4]، جهانی یکدست بیافریند؛ برای نمونه، تماسی تلفنی از نیویورک به آکرون در ایالت اوهایو، ممکن است بیآنکه هیچکدام از طرفین گفتوگو بدانند، از مسیری در هندوستان بگذرد. خودکارسازی میتواند سرعت بروز رخدادها را افزایش دهد. هرچند انجام وظایف محوله در اسرع وقت امری مطلوب است، فرآیندهای تولید باید همزمان باشد؛ بنابراین، زمانبندی باید درنظر گرفته شود و سرعت بیشازاندازه هم میتواند نتایج مخربی بههمراه داشته باشد؛ برای مثال، خودروهای سریع ضرورتاً خودروهای ایمنتری نیست، خاصه اگر در بزرگراهها و با سرعت بالایی رفتوآمد کنند. مخلص کلام اینکه خودکارسازی چالشهای جدیدی پیش روی خطمشیگذاران و دولتمردان گذاشته است.
در سالهای اخیر، خودکارسازی در بسیاری از صنایع بهصورت عام و در برخی از آنها بهصورت خاص تأثیر گذاشته است. یکی از مهمترین و پیچیدهترین این صنایع، که بورس اوراق بهادار را دربر میگیرد، در ربع قرن اخیر از عصر درشکه به زمانۀ هواپیماهای جت رسیده است. بازارهای سهام[5] مصداق بارز آن است.
در اوایل دهۀ 1970، بخش زیادی از معاملات سهام یا از رهگذر فرآیندهای دستی و به میانجی انسان صورت میگرفت. سفارشها به کارگزارانی تحویل داده میشد که بهصورت فیزیکی (یا رودررو یا تلفنی) با یکدیگر در تماس بودند و سهام معامله میکردند. سپس بهمرور، خودکارسازی راه خود را به این عرصه باز کرد. نخستین نقشی که رایانهها بر عهده داشت، ارائۀ دستورالعملهای معامله و اطلاعاتی دربارۀ قیمتهایی که افراد را مایل به خرید و فروش میکردند، و نیز ارائۀ اطلاعاتی بود در باب قیمتها و وسعت معاملات صورتگرفته. در سال 1971 در ایالات متحده، «انجمن ملّی دلالان اوراق بهادار»[6] سامانۀ پذیرهنویسی خودکار خود یعنی «نَزدَک»[7] را آغاز کرد.
پس از آن، نوبت به خودکارسازی خود فرآیند معامله رسید. در سال 1977، بورس اوراق بهادار تورنتو سامانۀ معاملۀ الکترونیک خود را ارائه کرد. پس از آن ظرف ۲۰ سال، بورسهای اروپایی ‐ از استکهلم تا مادرید ‐ یعنی بورسهای لندن، پاریس، سوییس، و آلمان، سامانۀ قدیمی تالاری را جایگزین سامانههای الکترونیکی کردند. در ایالات متحده نیز سامانۀ «اینستینت»[8] در سال 1969 و «آرکیپالگو»[9] در سال 1997 از نخستین سامانههای الکترونیک معامله بود که معرفی شد. در سال 2002، نزدک نیز سیستم مبادلۀ الکترونیک خود را ارائه کرد و در ژانویۀ 2007، «بازار بورس نیویورک»[10] سرانجام ساخت بازار ترکیبی خود را که سامانههای الکترونیک را با تالار سنتی درهم میآمیزد، به پایان رساند. نقشهای واسطهای و یدی کارگزار/دلال که جای سیستمهای الکترونیک متعلق به بورس را گرفت، راه را برای بورسها هموار کرد تا ساختار سازمانی خود را از عضویت غیرانتفاعی به عضویت خصوصی و انتفاعی تغییر دهند.
خودکارسازی در بازارهای سهام، محاسبۀ سریع شاخصهای قیمتی چون «میانگین سهام صنایع داو جونز»[11] و «میانگین سهام 500 شرکت برتر»[12] را ممکن ساخت. اطلاعات تقریباً لحظهبهلحظه در باب این شاخصهای پیوسته متغیر، معاملۀ محصولات مالی جدیدی مانند شاخص پیشفروش و حق خرید و فروش سهام و صندوقهای معاملهشدنی در بورس را پشتیبانی میکند. همچنین، گزارش زندۀ ارزش شاخصها راهنمای ارزشمندی برای قیمتگذاری بر سهام افراد است. معاملات خودکار انتقال سریعتر و بیخطاتر اطلاعات معاملاتی به فرآیند معامله و واگذاری اوراق بهادار را ممکن میکند و از این رهگذر کارایی عملیات پس از معامله را نیز افزایش میدهد. ذخیرۀ الکترونیکی گزارشهای روزانۀ همهٔ پذیرهنویسیها و معاملات، ارائۀ نمایی کلی از معاملات، و تنظیم آنها را تسهیل میکند و پژوهشهای دانشگاهی در زمینۀ بازار سهام را نیز بهبود میبخشد.
بااینحال، زمانیکه نوبت به بازار سهام میرسد، خودکارسازی همچنان نوعی چالش است. تحویل سفارشها به بازار و گرفتن گزارش پذیرهنویسی و قیمت تراکنشها، سادهترین بخش معامله است. بخش دشوار مدیریت سفارشها در حیاتیترین بخش فرآیند معامله است؛ یعنی زمانیکه خریدار و فروشنده یکدیگر را مییابند و وارد معامله میشوند. معامله صرفاً انتقال سادۀ چیزی (مانند مالکیت سهام) از یک طرف معامله به طرف دیگر به بهایی ازپیشمعین (مانند آن چیزی که در زمان خرید یک بلیت هواپیما رخ میدهد) نیست، بلکه یافتن قیمتهایی نیز که انجام معامله بسته بدان است، شامل میشود. این فرآیند پیچیده را «کشف قیمتها»[13] میخوانند.
خودکارسازی سفارشهای کوچک و خردهفروشی (شاید 1000 سهم یا کمتر) برای سهامی با ارزش سرمایهای بالا احتمالاً کار دشواری نیست. اما در مقابل، انجام معاملهای بزرگ (مثلاً 500000 سهم) چهبسا بسیار دشوار باشد. زمان، مهارت، و ریسکپذیری همگی در چنین معاملهای ضرورت مییابد. دشواریهای مدیریت سفارشهای بزرگ برای همۀ سهامها، و همۀ سفارشها برای سهام متوسط و خرد پیشرفت کند[نوری،1] . خودکارسازی در بازارهای اوراق بهادار و این واقعیت را که تا زمان نگارش این نوشته، بورس اوراق بهادار نیویورک همچنان تالار معاملۀ خود را حفظ کرده است، تبیین میکند.
بهطورکلی، محیط الکترونیک تفاوت چشمگیری با محیط تعاملی (چه تلفنی و چه رودررو) دارد و دستگاهها و رایانهها را جایگزین افراد کرد، صرفاً به موضوع واگذاری وظایفی به رایانهها که پیشتر انسانها انجامشان میدادند، منحصر نمیشود.
در بازارهای سراسر جهان، عاملان انسانی سرسختانه در برابر ورود فنّاوریهای الکترونیکی که از رهگذر خودکارسازی بساط شماری از مشاغل پرمنفعت را برچیدهاند، مقاومت میکنند. بااینحال، آرامآرام و با تغییریافتن نقش عاملان انسانی، این مقاومت نیز درهم خواهد شکست.
انتقال الکترونیکی اطلاعات به یک چشمبرهمزدن اتفاق میافتد. انتقال اطلاعات از انسان به انسان بهنحو چشمگیری کندتر است، اما ممکن است طیف گستردهتری از تفکرات و هیجانات را دربر گیرد (طنین صدا یا یک حالت چهره میتواند اطلاعات مهمی را با خود منتقل کند).
خودکارسازی به مردم اجازه میدهد از نقاط دورافتادهای از جهان تقریباً بیدرنگ به بازار دسترسی داشته و از امکاناتی تقریباً برابر بهرهمند باشند؛ همچنین، خودکارسازی جهان معاملات و بازرگانی را همسطح و یکدست ساخته است.
در معاملۀ اوراق بهادار، خودکارسازی هزینههای دلالی را کاهش داده و بدینترتیب، حجم مبادلات را به اوج خود رسانده است. در کسری از ثانیه، سفارشها میرسد و معاملات انجام میشود. باوجوداین، توالی زمانی رسیدن سفارشها هم حایز اهمیت است و قالبهای زمانی صدمثانیهای بهخودیخود اهمیت چندانی ندارد. دستههای بزرگ سفارش همزمان با سفارشهای خردتر اما با ترتیبهای زمانی طولانی و در قالب دستههای کوچکتر وارد بازار میشود. این «ریز و خردکردن»[14] و سرعت وقوع رخدادها در فضای خودکارشده، معاملهگران سهام را واداشته است از ابزارهای رایانهای جدیدی برای زمانبندی یا مدیریت سفارشهایشان بهره گیرند. رویههای خودکار و ضابطهمند، که از آن با عنوان «معاملۀ الگوریتمی» یاد میشود، هم فرآوردۀ خودکارسازی است و هم نشانهای از پیچیدگیهایی که این تجارت الکترونیکی و پرسرعت میتواند بههمراه داشته باشد.
خودکارسازی نویدهای بسیاری با خود دارد و بهواسطۀ پیشرفتهای فنّاورانه، در فعالیتهای اقتصادی در سراسر جهان اثرگذار بوده است. خودکارسازی بیتردید ابزاری قدرتمند بوده است، اما ممکن است بهشدت سختگیر نیز باشد. در سراسر تاریخ و حتی چنانکه امروزه در بازارهای سهام میبینیم، ورود خودکارسازی بهندرت از مناقشه و کشاکش آرا برکنار بوده است. قدرت دگرگونیبخش آن وضع موجود[15] را آشفته کرده است و میتواند سرچشمههای تازهای از اختلافنظر را حتی دربارۀ موضوع کاهش چشمگیر زمان، کوشش و خطا پدید آورد.
و نیز ببینید: رایافضا (فضای سایبری)؛ تغییر اجتماعی.
بیشتر بخوانید
Carlsson, B., ed. (1995). Technological Systems and Economic Performance: The Case of Factory Automation. New York: Springer
Friedman, Thomas L. (2005). The World Is Flat: A Brief History of the Twenty-first Century, New York: Farrar, Straus & Giroux
Loader, David and Graeme Biggs (2002). Managing Technology in the Operations Function, St. Louis, MO: Butterworth-Heinemann
Schwartz, Robert A. and Reto Francioni. (2004). Equity Markets in Action: The Fundamentals of Liquidity, Market Structure & Trading, Hoboken, NJ: Wiley
[1] automation
[2] securities transactions
[3] economies of scale
[4] Thomas Freedman
[5] Equity markets
[6] National Association of Securities Dealers
[7] NASDAQ
[8] Instinet
[9] Archipelago
[10] New York Stock Exchange (NYSE)
[11] Dow Jones Industrial Average
[12] S&P 500
[13] price discovery
[14] slicing and dicing
[15] status quo