نظریه مواجهه با جهان سایبری نداریم
پنجمین نشست از پیشنشستهای همایش ملی امنیت فرهنگی با عنوان «کلانداده، پلتفرمها و امنیت فرهنگی» چهارشنبه ۹ آذر ۱۴۰۱ با حضور حسین حسین حسنی (رئیس پژوهشکده فرهنگ و عضو هیأتعلمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات)، امیررضا باقرپور شیرازی (مدیرگروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی) و حامد حاجی حیدری (عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران) به دبیری صابر جعفری (عضو هیأتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی و رئیس مرکز طرحهای ملی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای این نشست حامد حاجی حیدری به استناد چهارچوب مرجع اولریش بک، اطلاعات را مهمترین سرمایه در حال توزیع جوامع دانست و با اشاره به مفهوم «کا گ ب ای شدن» جوامع، گفت: از این دیدگاه، مهمترین سرمایهای که امروز در جوامع توزیع میشود، اطلاعات و داده است که اهمیت آن، به مراتب بیشتر از سرمایههای اقتصادی و سایر مولفهها است. باید بپذیریم که الآن طبقه حاکم، مقامات، نیروها و کارشناسان امنیتی هستند نه سرمایهداران، سیاستمداران و اصناف. این شرایط در سطح زیست شهروندی هم تغییرات مهمی ایجاد کرده است که ازجمله میتوان از مفهوم « ک گ ب شدن» جامعه یاد کرد که صورتی از آن را در طول جنگ سرد دیده بودیم که نیروهای امنیتی همهجا ناظر و عامل بودند. این موضوع میتواند به ضد خود تبدیل شود.
او با بیان اینکه حضور نیروهای امنیتی در همهجا خصوصاً در سایبرفضا، باید با یک کدگذاریهای قاطع اخلاقی همراه باشد و بهطور قاطعی هم اعمال شود، افزود: از سال ۱۹۷۰ با نوع جدیدی از اداره دولتها مواجه هستیم که اصطلاحات مختلفی برای آن به کار میرود که نولیبرالیسم یکی از نامناسبترین آنهاست. در این مدل، برای احتراز از رویاروییهای اجتماعی درشت، معمولاً کدگذاریهای قانونی بهصورت منعطف اجرا میشوند که این رویه یکی از مهمترین چالشهای ما در اعمال کدهای اخلاقی است. ما امروز در یک پیچ تاریخی در حال گذر از این سبک از مدل اداره دولت به سمت یک حکمرانی خوب و فرارفاهی هستیم اما در این میان، یک بلاتکلیفی وجود دارد که میتواند خطرهای پایدار ایجاد کند. چون امکان طبقهبندی برخی از اطلاعات که در فقدان کدگذاریهای حقوقی از دست میرود و در اختیار عموم قرار میگیرد، وجود ندارد. بنابراین ما هم باید به لحاظ حکمرانی، برای یک دولت کاملاً اداره و نظارتکننده مهیا باشیم.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در ادامه از نیاز به الگوها و ادبیات جدید در شرایط زیست اجتماعی و فرهنگی جدید سخن گفت و تصریح کرد: ما در شرایط زیست اجتماعی و فرهنگی جدید، به الگوهای تازه احتیاج داریم. واضح است که جامعه جهانی آماده این سطح از اداره اطلاعاتی جامعه نیست. جامعه برای این شرایط آماده نشده و ما در این زمینه، به ادبیات جدیدی نیاز داریم که بتواند سبکهای جدید زندگی را همراه با این دگرگونی پیشنهاد دهد.
او اضافه کرد: یکی دیگر از مؤلفههای فرهنگی در حیطه دگرگونی در سطح حکومت و نهادهای امنیتی، موضوع محو حوزه خصوصی و به تبع آن، بحث ارزش یا ضدارزش بودن هکر بودن است. در شرایط جدید حیطه خصوصی ما خیلی نحیف شده و باید عاداتمان را تغییر دهیم. الآن با جماعتی به نام هکر، کلاهسفیدان و یا کلاهسیاهان مواجهایم. واقعیت این است که یکی از شرایط الزامی رویارویی ما با قدرتهای استعمارگر در شرایط پیش رو، تعیین نسبت ما با موضوع هک و نفوذ است. به نظر به بحثهای فلسفی سنگینی در ابعاد مختلف سبک زندگی هکری احتیاج داریم. برجستهترین سبک مقاومت در دنیای پیشرو، سبک زندگی هکر بودن است و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
حاجی حیدری همچنین به شکل متفاوت اعتراضهای اجتماعی در شرایط جدید اشاره کرد و اظهار داشت: ما با اعتراضهای اجتماعیای مواجه خواهیم بود که شبیه اعتراضهای سابق نیستند.از سال ۲۰۰۳ بهطور مداوم آن را در کشورهایی چون انگلستان، فرانسه، آمریکا، چین و روسیه تجربه کردهایم. درواقع ما با اعتراضهایی مواجهایم که استراتژی تغییر ندارند، حالت بزندررویی دارند و عمیقاً غیرمنطقی هستند. این اعتراضها خیلی ایماژگون و سطحی هستند یعنی به دنبال عمق و هویت نیستند و بیشتر دنبال حس و حالاند. این مسأله، کار حکمرانی را دشوار و هم برای حکمرانی و هم برای اجتماع، شرایط پیچیدهای ایجاد میکند.
در ادامه حسین حسنی در انتقاد از نگاه محدود به موضوع امنیت فرهنگی گفت: کسانی که در باب امنیت فرهنگی مقالاتی نوشتهاند، امنیت فرهنگی را نبود تهدیدات نسبت به فرهنگ تعریف کردهاند که این نگاه خیلی محدود است. این نوع نگاه به فرهنگ در شرایط پیچیدهای که همه ما با وضعیت جهانیشده مواجه هستیم و توسعه پلتفرمهای آنلاین و رسانههای اجتماعی، ما را بیش از پیش به هم مرتبط کرده، خیلی سادهانگارانه است و لازم است که افراد در صحبت از امنیت فرهنگی به این موضوعات توجه داشته باشند. ما با وضعیتی مواجهیم که نهتنها یک امر ملی بلکه یک امر محلی هم میتواند بهسرعت در فضای رسانههای اجتماعی وایرال شود و کل افکارعمومی جهان را متأثر از خود کند.
او در ادامه فهم اهمیت موضوع پلتفرمها را منوط به مرور تغییر و تحولات عرصه تولید و توزیع محتوا در چند دهه گذشته دانست و ابراز کرد: ما از عرصه تولید مَسمدیا (mass media) وارد عصر تولید شبکهای شدیم و هماکنون، با گذر از یکی دو دهه گذشته، وارد عصر سوشال مدیا(social media) و عصر پلتفرمها شدهایم که هرکدام منطقهای خاص خودشان را دارند و نوع تبادلات فرهنگی و معناها و مفاهیم فرهنگی را دچار تغییر و تحول کردهاند. خود پلتفرمها امروزه به غولهای بزرگی تبدیل شدهاند که اعمال حاکمیت خیلی از دولتها را به چالش کشیدهاند چه اینکه دولتها بخواهند از ارزشهای فرهنگی و ملی خود پاسداری کنند.
رئیس پژوهشکده ارتباطات، این وضعیت جدید را یک وضعیت هژمونیک خواند و ادامه داد: ما با نوعی از امپریالیسم پلتفرمی جدید روبهرو هستیم که شاید دولت آمریکا بیشترین نفع را از این وضعیت میبرد و ارزشهای مدنظر خود را به دولتهای پیرامونی تحمیل میکند. وقتی ما از هژمونیشدن صحبت میکنیم، یعنی اینکه این پلتفرمها به راحتی توانستهاند از طریق رسانهها اجتماعی، شیوه جدیدی از زندگی، فرهنگ و ایدهها و ارزشها را در ذهن شهروندان فرهنگهای دیگر نهادینه کنند. در این وضعیت جدید، همه کشورها با یک وضعیت پیچیده و تغییریابنده مواجه هستند که خیلی فراتر از سطح عمل میکند. شاید زمانی ما نگران بخش مادی فرهنگ بودیم اما امروز با سازوکارهای این پلتفرمها، به اعماق و ذهنیت افراد هم نفوذ میکنند.
حسنی در پایان، سیاستگذاری کلان فرهنگی را نیازمند یک بازنگری دانست و گفت: ما نمیتوانیم ارزشهای ملی خود را نادیده بگیریم. ارزشهای اسلامی هم در یک بستر ملی و فرهنگی معنا پیدا میکند. در این شرایط پیچیده، بهراحتی نمیتوانیم از ارزشهای فرهنگی خود حراست و پاسداری کنیم. شاید نیاز باشد که مقهور این پلتفرمها نشویم و از طرفی، پلتفرمهای بومی را به سبک و سیاقی توسعه دهیم که مورد پذیرش اکثریت کاربران هم قرار بگیرد.
امیررضا باقرپور شیرازی سومین سخنران این برنامه از طبیعی بودن تصمیمات امنیتی در شرایط جدید سایبرفضا سخن گفت و خاطرنشان کرد: در شرایطی که در یک سکوی رسانهای به نام Instagram حدود ۵۰ تا ۵۵ میلیون کاربر ایرانی حضور دارند و این زیستبوم رسانهای تمامی حیات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنها را دربرگرفته و حاکمیت در هیچ یک از کلاندادههای آن دخالتی ندارد، امنیت مورد تعرض قرار گرفته است. بنابراین در این شرایط حکمران و سیاستگذار ما چارهای جز گرفتن تصمیم امنیتی ندارد.
او با توجه به ناآرامیهای اخیر جامعه، با تأکید بر ضرورت فهم درست مسأله عنوان کرد: وضعیتی که امروز با آن مواجهیم، ابتدا نیازمند فهم و درک درست از صحنه است. مسألهای که امروز در جهان سایبری با آن مواجه هستیم، درواقع همان پرسش تاریخی است که ۳، ۴ دهه با آن مواجه بودهایم؛ پرسش از جهان تجدد و نحوه مواجههای که باید با این جهان داشته باشیم. پرسش امروز ما هم، پرسش از جهان سایبری و نحوه مواجهه با آن، ویژگیها و مولفههای اصلی آن است. چون نسخه بهروز آخرین صورتبندیای که از نظم تجددی داریم، در نظم نوینی است که جهان سایبر برای ما شکل داده و ما با عصر جدیدی روبهرو هستیم که عصر رسانه، دیجیتال و سایبر است. اگر ما طرح مسأله را از اینجا شروع نکنیم، دشواری و پیچیدگی صحنه را درک نخواهیم کرد و به دنبال پاسخهای دمدستی و مسکن خواهیم رفت. ازجمله اینکه فیلتر کنیم یا نکنیم؟ مسأله ما فراتر از این دوگانههایی است که مطرح میشود. دشواری ماجرا وقتی عمیقتر میشود که ببینیم با آن پرسشی که از ۴ دهه پیش داریم، حتی با ظهور جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک آلترناتیو برای نظم جدید، کماکان مسأله ما حل نشده و حتی در برخی از جاها عمیقتر شده و شکل بحرانی پیدا کرده است.
این عضو پژوهشگاه فضای مجازی به اهمیت و ضرورت نحوه مواجهه با جهان سایبری اشاره کرد و ادامه داد: اساساً باید ببینیم مواجهه یا نظریه مواجهه ما با جهان سایبری و عناصر و مولفههای آن چیست. در این میان درست است که بحثهای فنی هم اهمیت دارد، اما موضوعات اصلیای که نیاز دارد وارد بحثهای فلسفی جدی شود، باید ناظر به این شکل از طرح مسأله باشد. اگر در موضوع فیلترینگ اینستاگرام، کاربران این فهم را دارند که حاکمیت ارتباط آنها را با جهان قطع میکند، باید «نظریه مواجهه» خود را تعیین کنیم. ما نظریه مواجهه نداریم. حاکمیت امروز همان کاری را میکند که با ویدیو، ماهواره و ... کرد. هرچند گاهی مجبور است این کار را بکند و مردم آن را میفهمند، اما تا کی میتوان اینگونه مواجهههای امنیتی را سامان داد. حاکمیت باید بهعنوان آخرین حلقه زنجیر، از این تصمیمات امنیتی استفاده کند.
باقرپور شیرازی با بیان اینکه دال مرکزی ما در حکمرانی فضای مجازی باید از حوزه امنیت به حوزه فرهنگ برگردد، عنوان کرد: این کار دشواری است و ممکن است در برخی جاها ناممکن باشد اما مسیری است که باید برای آن تلاش کرد. سیاستگذاران ما باید ببینند در جامعه و جهانی که با منطق سکویی رشد و نمو پیدا میکند، خیر عمومی و خیر بنیادین چطور میتواند در این نظم جدید تأمین شود. اگر آنها نتوانند این خیر بنیادین را با منطق سکویی جهان بازسازی و برایش بقایش، امکانی فراهم کنند، طبیعی است که در حوزه امنیت هم دچار ابهام و اختلال شوند.
او در پایان با اشاره به اهمیت منطق پلتفرمهای بومی متذکر شد: تلاشهایی که برای رفتن به سمت پلتفرمهای بومی میشود، تلاشهای خوبی است اما باید بدانیم صرفاً بومیشدن آنها کفایت نمیکند. چراکه منطق پلتفرمهاست که اهمیت دارد. یعنی حتی اگر پلتفرم بومی داشته باشیم اما منطق حاکم بر آنها نتواند خیر بنیادین را در بستر بومی بازتعریف و بازسازی کند، درواقع نتوانستهایم حل مسأله کنیم.
گزارش از: فریبا رضایی