موضوع مهم، شکلگیری فرهنگ مطالبهگری است
مطالبه تخصصی نیازمند مراکز و اندیشکدههای راهبردی استیکی از نیازهای ما در فرهنگ مطالبهگری این است که مطالبه تخصصی داشته باشیم. چون برخی از مطالبات واقعی نیست و براساس شایعاتی بوجود آمده که در فضای رسانهای مطرح شده است و هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. متأسفانه ما به ندرت با مطالبه تخصصی برخورد میکنیم. میثم مهدیار، معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در گفتگو با روزنامه ایران درباره مطالبهگری و فرهنگ آن سخن گفته است که تقدیم میشود.
یکی از نیازهای ما در فرهنگ مطالبهگری این است که مطالبه تخصصی داشته باشیم. چون برخی از مطالبات واقعی نیست و براساس شایعاتی بوجود آمده که در فضای رسانهای مطرح شده است و هنوز صحت و سقم آن مشخص نیست. متأسفانه ما به ندرت با مطالبه تخصصی برخورد میکنیم. اما این مطالبه تخصصی به چه معنا است و اساساً چرا باید مطالبات به شکل تخصصی مطرح شود و آیا این منافاتی با طرح مطالبات عمومی ندارد؟
تخصصی به این معنا است که ما دقیقاً بدانیم از چه کسی و یا چه نهادی مطالبه کنیم و به جای معلولها به سراغ علتها برویم و برای حل علتها مطالبه کنیم تا اینکه درگیر معلولها باشیم. موضوع مهم شکلگیری فرهنگ مطالبهگری است. فرهنگ مطالبهگری ما نسبت به مشکلات نحیف است و هنوز قوی نشده. مثلاً یک تغییر و تحولی در بودجه کشور رخ میدهد که بر میزان دریافتی گروهی از بازنشستگان تأثیر میگذارد. خب تعدادی هم متضرر میشوند. اما به جای اینکه نوک پیکان مطالبهگری به سمت نهاد تصمیمگیر برود، به سمت مسئولانی نشانه میرود که سهم و نقشی در این تصمیمگیری ندارند درحالیکه باید از نهاد دیگری این مطالبات پیگیری شود.
با توجه به شرایط تاریخی، تلاطمها و تحولات فرهنگی که جامعه ایران با آن همواره روبهرو بوده است، مطالبهگر بودن طبیعی است؛ ما همه مطالبهگر هستیم، اما اینکه تا چه اندازه به اهداف خود میرسیم هم مهم است. بههرحال یک مطالبه عمومی مطرح است اما باید در دل این مطالبه عمومی، یک مطالبه تخصصی هم جریان داشته باشد. آنچه بیشتر دیده میشود، مطالبات پراکندهای است که در میدانهای اجتماعی مطرح میشود. از اینکه دقیقاً چه چیزی میخواهیم و چگونه باید بخواهیم و البته چقدر امکان برآورده شدن آن وجود دارد هم اطلاع زیادی نداریم.
اما چطور میتوان این مطالبه تخصصی را در جامعه بوجود آورد. مطالبه تخصصی نیازمند مراکز و اندیشکدههای راهبردی است تا اندیشمندان آن طرح مسأله کنند. هماکنون بین نیازهای مردم با زبان سیاستهای روزمره فاصله وجود دارد و ما دارای اندیشکدههای قوی نیستیم. پس مطالبات هم به مطالبات کور تبدیل شده و معمولاً به نتیجه نمیرسند و روی هم انباشت میشوند. بنابراین برای اینکه بخواهیم مطالبات ما به نتیجه برسد، باید این اندیشکدههای راهبردی تقویت شود.