بازیهای ویدیوئی؛ فرصت یا تهدید؟
دکتر اسماعیل افقهیفریدمن یکی از اندیشمندان حوزه رسانه در کتاب خود عنوان کرده است که نظامهای رسانهای نه بخاطر پیشرفتها در تکنولوژی ارتباطی و یا برنامههای تجاری، بلکه ضرورتاً برای دستیابی به منافع سیاسی خاصی که به دنبال تثبیت ارزشها و اهداف خود در گفتمانهای رقیب هستند، خلق شدهاند. بر اساس این رویکرد، بازیهای ویدیوئی که به خاطر انتقال پیام و معنامندبودن، یکی از انواع رسانهها در سپهر رسانهای جدید محسوب میشوند از این قاعده مستثنی نیستند. لذا، در هر سیاستگذاری رسانهای منافع ایدئولوژیکی، سیاسی یا فرهنگی نقش تعیینکننده بر جریان آزاد یا محدود اطلاعات و حتی نوع و نحوه سرگرمی رسانهای دارد.
از این رهگذر، بازی ویدیوئی، همچون هر رسانهای میتواند فرصت باشد و یا تهدید؛ بسته به محتوایی که ارائه میدهد و معنایی که از آن متبادر میشود بر طرح ذهنی مخاطب تأثیر گذاشته و شکلدهنده باورها و اتخاذ تصمیمات مرتبط با آن است. نکته اصلی، تشخیص سره از ناسره است؛ بصیرت درک محتوا (با شیوهها و روشهای جدید مصرف) و آثار مترتب بر آن شرط اساسی است برای تشخیص فرصت یا تهدیدبودن هر نوع بازی ویدیوئی.
سیاستگذاری رسانهای و به تبع بازیهای ویدیوئی در قرن بیست و یکم وارد عصر جدیدی شده است که رهیافتهای سیاستگذاری جدیدی را میطلبد. در این رهیافت، سیاستگذاری رسانهای با مسائلی همچون نیاز به شرکتهای بزرگ رسانهای برای خدمترسانی به سلایق مختلف، بحثهای مربوط به مسائل حق مؤلف و قوانین مربوطه و پخش خلاقانه محتوا به چالش کشیده شده است. این چالش دارای راهحل است که به زعم آلبرت برتون، اقتصاددان کانادایی، اگر محتوا به شکلی تعریف شود که به تولیدکنندگان اجازۀ مقابله با نوسانات تقاضا را ندهد احتمالاً این تقاضا به سوی بازاری دیگر و احتمالاً بازارهای خارجی سوق داده میشود. سیاستی در حفظ محتوای داخلی مؤثر خواهد بود که این تغییرات و دگرگونیها را مدنظر قرار دهد.
در کل، تدوین سیاستهای رسانهاي بدون در نظر گرفتن خصلتهاي نسلی دور از ذهن است. رسانه بايد بداند براي كدام مخاطب و با كدام ذائقه فرهنگی برنامه توليد میكند. اين ضرورت براي بخش تأمين بازیهای ویدیوئی از اهميت بيشتري برخوردار است. با در نظرگرفتن اینکه محتوای رسانهای دارای رویکردی فرهنگی نیز است و اغلب به دليل تأثير گسترده فرهنگي و سياسي بر جوامع، نسبت به ساير محصولات كنترلهاي قانوني بيشتري روي آن انجام ميشود؛ به نظر میرسد با توجه به ذائقه متفاوت و شخصی مخاطب یا بازیکن، تولید محتوای خلاقانه و ارزیابی و نظارت بر نحوه مصرف، رهیافت مناسب برای برخورد صحیح با این نوع رسانه باشد.