فیلترینگ اینستاگرام؟!
حسین حسنی، عضو هیات علمی پژوهشکده ارتباطاتاز گوشه و کنار باز تأییدیهها و تکذیبیههایی درباره فیلترینگ «اینستاگرام» در آینده نزدیک منتشر میشود. طبیعتاً در دو سر طیف هواداران و مخالفان این اقدام، ملغمهای از افراد و گروهها با دیدگاهها و انگیزههای متفاوت حضور دارند. طیفی از افراد یا گروههایی که، تصاویر و نوشتههای به اشتراکگذاری شدهای را که کمی از عرف عمومی جامعه متفاوت و متمایزند، اصلیترین عامل تباهی اخلاقی و فروپاشی باورها و ارزشها و هنجارها تلقی میکنند تا گروهها و افرادی که این اقدام را بهانه و دستاویزی قرار میدهند برای عقدهگشاییهای سیاسی و نشانهای دال بر سرکوبگری نظام سیاسی ایران.
فارغ از دیدگاههای مشفقانه و مغرضانه-خواه از روی جهل، خواه از روی عناد-به نظر میرسد فیلترینگ دمدستیترین و سادهاندیشانهترین راهبرد در تقابل با واقعیتهای ناگزیر جامعهای است که روز به روز انواع پلتفرمها در آن جایگیر میشوند و نقشی تعیینکننده بیابند.
باید بپذیریم که در دنیای کنونی زیستن بدون پلتفرمها و رسانههای اجتماعی امریست محال. امروزه تصمیمگیری درباره آنچه شهروندان باید مصرف کنند-به خصوص از منظر رسانهای-دیگر به هیچ وجه نمیتواند وجهی قیممآبانه و خودعقلکلپندارانه باشد. کوتهبینی است که دیواری کوتاهتر از فناوری برای سرپوش گذاشتن بر ضعفهای مدیریتی، تصمیمگیریهای پرخطا و سیاستگذاریهای نادرست نیابیم. مسلماً اگر طی چند دهه گذشته انواع و اقسام نهادها و سازمانهای دینی، اخلاقی، آموزشی با صرف هزاران هزار میلیارد ریال از منابع عمومی، نتوانستهاند شهروندانی با باورهای درست تربیت کنند که به تعبیر آنها در منجلاب اینستاگرام به اندک سخن یا تصویر خلاف عرفی همچو بید بر سر ایمان و اخلاقیات خویش نلرزند؛ و یا اینکه به واسطه افزایش آگاهیشان از فسادهای مالی و سیاسی و عدم برخورد قضایی متناسب، اعتمادشان به مسئولان دچار خدشه شده، سیاست و روش عقلانی و حقیقی همانا شکستن خود است و نه آیینه. این شرط بلاغتست خواه آنانکه باید پند گیرند خواه دچار ملال شوند!