کتیبههای ایرانی از فرهنگ اسلامی جدا نیستند
![کتیبههای ایرانی از فرهنگ اسلامی جدا نیستند](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/news/2017/01/750xauto_021153katibe.1.jpg)
نشست نقد و بررسی کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه (پهلوی ساسانی)»، ۱۵ دی ۱۳۹۵ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. در این نشست، مهمترین کارکردهای کتیبههای سنگی به ویژه از منظر تاریخی و اجتماعی بحث و بررسی شد.
در ابتدای نشست، دکتر محمود جعفری دهقی، نویسنده اثر، به شرح و توضیح ارزش تاریخی کتیبهنگاری پرداخت و این مقوله را از سه جهت حائز اهمیت برشمرد. وی با بیان این نکته که کتیبههای سنگی ایرانی بهجا مانده از دوران میانه، عمدتاً روی سنگها به نگارش درآمدهاند، گفت: جنس این دست کتیبهها، عاملی مهم در حفظ اطلاعات آنها و جلوگیری از تحریفشان قلمداد میشود و موارد بسیار نادری از تحریف را میتوان به آنها نسبت داد. همچنین زبان بهکار رفته در کتیبههای دوران فارسی میانه، از آن جهت مهم محسوب میشوند که به کمک آنها میتوان تصویری روشن از تحولات زبان فارسی ارائه کرد که راهگشای محققان باشد.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ و زبانهای باستانی در ادامه افزود: محتوای کتیبههای فارسی چون بازتابی از دوران خویش هستند، بهخوبی تاریخ اجتماعی عصرشان را منعکس میکنند، چرا که میتوان از رهگذر آنها، به اعتقادات، ادیان و مناسبات و رخدادهای تاریخی پی برد.
دکتر جعفری دهقی سپس به توصیف بخشهای مختلف اثر خویش پرداخت و تصریح کرد: بخش اول کتاب برای آگاهی مخاطب از دورانی که کتیبهها به آن تعلق دارند، به توصیف تاریخ ساسانی پرداخته است. در بخش دوم نیز به مباحث زبانی کتیبهها توجه شده و به ویژگیهای دستوری آنها پرداخته شده است. وی همچنین افزود: ویژگیهای دستوری زبان فارسی میانه در این کتیبهها اهمیت دارد بهگونهای که، اختصار در بیان ـ که از ویژگیهای کتیبههای سنگی است ـ سبب شده تا بسیاری از خصایص دستوری به بهانه آگاهی مخاطب از آنها، حذف شوند و ما امروزه با شکلی خاص از نگارش و قواعد نگارشی در فارسی میانه مواجه باشیم.
وی همچنین با نگاهی گذرا و موجز به طبقهبندی کتیبههای سنگی پرداخت و اضافه کرد: کتیبهها به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. نخست کتیبههایی که به کتیبههای شاهان، معروفاند و دربرگیرنده فرامین شاهان عصر خویش بهشمار میآیند. دوم آندسته از کتیبهها که به وزیران، بزرگان و مقامات سیاسی اختصاص دارند. کتیبههای دیگری نیز موجودند که با عنوان کتیبههای وقفی از آنها یاد میشود و رویداد یا حادثهای، بهانه نگارش آنها بوده است. همچنین میتوان از کتیبههای سنگ مزار هم یاد کرد که بر روی استودان یا مکان نگهداری استخوانهای جسد، نصب میشدهاند.
استاد دانشگاه تهران در ادامه مباحث خود، از شیوه نگارش کتیبهها نیز یاد کرد و گفت: کتیبهها ابتدا با مقدمهای آغاز میشوند که غالباً با نام خداوند یا اهورامزدا، همراه است. پس از آن نگارنده، به معرفی خویش پرداخته و در ادامه، مبحث مورد نظرش را در کتیبه، منعکس کرده است.
نویسنده کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه»، همچنین در راستای معرفی کتاب خود افزود: در این اثر، تنها به کتیبههای سنگی، توجه نشده بلکه دیوارنوشتهها، چرمنوشتهها و ظروف، هم موضوع این مطالعه بودهاند. همچنین در این اثر، نمونههایی از کتیبهها معرفی و در پایان کتیبه مفصلی، ترجمه و آوانویسی شده است. علاوه بر این در بخش پایانی این کتاب، واژهنامهای طراحی شده است که بهطور مفصل به واژگان آن دوره میپردازد.
وی درخصوص اهمیت واژنامه اثر خویش افزود: از سال ۱۹۷۵ تاکنون که واژهنامه فلیپ ژینیو درباره واژگان فارسی میانه، منتشر شده است، کتیبههای زیادی و به تبع آن، واژگان جدیدی شناسایی شدهاند که میطلبید به واژنامه مذکور اضافه شوند، لذا این کتاب حاضر در این زمینه تلاش کرده است.
دکتر جعفری در پایان نیز به مشکلات چاپ چنین آثاری اشاره کرد و گفت: این اثر بهواسطه استفاده از فونتهای مختلف و بهویژه آوانویسی، وقتی با حروف فارسی همراه میشود، معمولاً خطاهای املایی و انشایی را دربردارد که روند چاپ آنها را با مشکل مواجه کرده و سبب میشود تا حتی بعد از چاپ هم با خطاهایی احتمالی روبهرو باشیم.
سخنران دیگر این نشست تخصصی، دکتر عسکر بهرامی، عضو هیأت علمی دانشنامه جهان اسلام، بود. وی در آغاز سخنان خود در مقام منتقد کتاب، به اهمیت تاریخی کتیبهها اشاره کرد و گفت: کتیبهها اساساً با هدف اطلاعرسانی و ارائه اطلاعات روز به نگارش درمیآمدهاند و علاوه بر این با هدف ثبت اطلاعات برای آیندگان در انظار عمومی قرار میگرفتند؛ لذا میتوان آنها را از منابع دست اول تاریخی برشمرد.
وی افزود: کتیبهها به دلیل سنگی بودن و محدودیت فضایی، برای انتقال مطالب به زبانی خشک، بیپیرایه و موجز پناه میبردهاند و همین امر سبب شده است که در نگارندگان بهندرت از صنایع ادبی بهره ببرند و حتی القاب و عناوین شاهانه نیز، در حداقل ممکن استفاده شدهاند. این مسئله اگرچه از نظر زبانی، ارزش کتیبه را زیر سوال میبرد اما صورت زبانی آن زمان را ثبت و سبک کتبیهنگاری را معرفی میکند.
بهرامی ادامه داد: از دیگر ویژگیهای کتیبههای سنگی، مصون ماندن آنها از تحریف و دستکاری است. در مقام مثال، واژه گَرشا به لقب کیومرث که در نسخه کاغذی اول ابوریحان آمده، بعدها با این استدلال که گرشا به معنی کوه است، این اسم را دچار دستکاری و به کوشا مبدل کرده است. لذا از ویژگیهای برجسته کتیبههای سنگی، مصون ماندن از چنین استدلالها و گاه خطاهاست.
این نویسنده و مترجم حوزه فرهنگها و زبانهای باستانی تصریح کرد: زبان موجز و به اصطلاح تلگرافی این کتیبهها و همچنین کم بودن تعداد آنها، سبب میشود که بهویژه در مورد دستور زبان کتیبههای عصر باستان، با مشکلاتی مواجه باشیم ولی در مورد عصر میانه، حضور کتابهایی که با دستور زبان کتابی میانه به نگارش درآمدهاند، یاریگر درک کتیبههای سنگی این دوره است.
وی همچنین به عنوان انتقادی بر اثر مورد نقد این نشست گفت: به نظر میرسد که بهجای توضیحات مفصل درباره تاریخ ساسانی، اگر اطلاعات مبسوطتری درباره کتیبهها، بهویژه کاشفان آنها و محتوا و سیر قرائتشان، ارائه میشد، اثر از غنای بیشتری برخوردار بود. همچنین برخی واژههای موجود در متن با واژهنامه یکسان نیست. علاوه بر اینکه اعرابگذاری برخی کلمات با توجه به ماهیت آموزشی کتاب، میتوانست آن را بیشتر قابل فهم سازد.
آخرین سخنران نشست نقد و بررسی کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه»، دکتر علی شهیدی، عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، بود که سخنان خود را با لزوم توجه و اهمیت به زبانهای باستانی آغاز کرد. وی در ابتدای اظهارات خود، شناخت این زبانها را به نوعی با هویت ایرانی گره زد و خاطر نشان کرد: بعضاً در فضای مجازی دیده میشود که گروهی با انگیزههایی خاص، انتخاب نام ایران برای محدوده جغرافیایی که امروزه ایران نامیده میشود را به دوران پهلوی اول یا زمان صفویه نسبت میدهند در صورتی که آگاهی از همین کتیبهها، نشاندهنده این مهم است که نام ایران با تلفظ «اِران» به معنای آزادگان، به هزارههای دورتر میرسد و ربطی به دوران معاصر ندارد.
شهیدی همچنین از تقسیمبندی نمادین زبان فارسی به سه دوره باستان، میانه و نو یاد کرد و افزود: اگرچه این تقسیمبندی، نمادین است و نمیتوان فرآیند زبانی جامعه ایران را منفک به سه دوره دانست اما زبان فارسی میانه، دربرگیرنده دوره دوم ساسانی تا چند سده پس از دوره اسلامی و حدوداً زمان روی کارآمدن یعقوب لیث صفاری است. همچنین از نکات جالب توجه در کتیبههای این دوره، استفاده از نامهای عربی چون محمد و عباس است که برخلاف تصور رایج، کتیبهها را از انحصار نامهای شاهان و خسروان ساسانی، بیرون میآورد.
وی همچنین ادامه داد: از نقاط قوت کتاب «راهنمای کتیبههای فارسی میانه»، واژهنامه مفصل آن است، چرا که با وجود تلاشهای علمی استادانی چون دکتر عریان و دکتر اکبرزاده در حوزه فارسی میانه، تاکنون واژهنامهای گسترده در این حوزه منتشر نشده بود؛ کمااینکه اندکی تلاش بیشتر میتواند واژهنامه این کتاب را به اثری مستق تبدل کند.
شهیدی در پایان نیز ضمن قدردانی از دکتر جعفری دهقی در ارجاع دادن به متون و مقالات فارسی تاکید کرد: بسیاری از آثار منتشر شده علمی داخلی در سالهای اخیر و با وجود قرائتهای جدید، در غرب اقبال چندانی نداشتهاند و روندی که دکتر دهقی در معرفی و استفاده از آنها در پیش گرفته است، میتواند اهمیت این آثار را برجسته سازد.
کتاب راهنمای کتیبههای فارسی میانه (پهلوی ساسانی)، در سال ۹۵ از سوی انتشارات سمت و با بهای ۱۱ هزار تومان روانه باز نشر شده است.