یکی از برکات انقلاب، احیای قالبهای کلاسیک شعر بود
![یکی از برکات انقلاب، احیای قالبهای کلاسیک شعر بود](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/news/2016/12/750xauto_105532F8AFD92EAE064D7B9E0ED3799C035624.jpg)
نشست مبانی و تاریخچه ادبیات انقلاب اسلامی با حضور پرویز بیگی حبیبآبادی و کامران شرفشاهی ۱۶ آذر ۹۵ از ساعت ۹ تا ۱۲ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در بخش اول این نشست، کامران شرفشاهی ضمن اشاره به جایگاه والای ادبیات در فرهنگ بشریت، از شاعران به عنوان قانونگذاران فرهنگ جامعه نام برد و ایران را سرزمین سخنوران بزرگ نامید و از شعر به عنوان سرمایه ایرانیان نام برد.
وی با اظهار این مطلب که نگاههای مختلفی به ادبیات انقلاب از جمله توصیفی، تاریخی ایجابی و ... وجود دارد، به انواع شعر انقلابی اشاره کرده و آن را به دو دسته شعر اعتراضی شاعران باورمند و شعر اعتراضی اپوزیسیون تقسیم کرد.
این شاعر، به معضلات سیاسیکاری در حوزه ادبیات انقلاب و نیز گسترش ناگهانی فناوری اشاره کرد و این دو مورد را مشکلاتی دانست که در بعد از انقلاب گریبانگیر ادبیات و شعر انقلاب اسلامی شده است.
شرفشاهی در پایان با تعریف شعر انقلاب که شعری پویا، ستمستیز و حرکتآفرین است؛ در مورد اشعار آیینی که شعری است ملهم از قرآن کریم و احادث و روایات و سیره ائمه به برشمردن ویژگیهای اشعار آیینی و سیر تحول آن در پس از انقلاب پرداخت و تاکید کرد که یکی از برکات انقلاب اسلامی احیای قالبهای کلاسیک بود و از طرفی موجب گردید که قالبهایی همچون سپید نیز در اشعار آیینی بروز و ظهور یابد.
بخش دوم این جلسه با حضور دکتر پرویز بیگی حبیب آبادی برگزار شد.
در این بخش دکتر حبیب آبادی با ذکر مقدمهای عنوان داشت که هر شعری که خارج از ایران و متاثر از انقلاب اسلامی گفته شود شعر انقلابی است و در زمره ادبیات انقلابی قرار میگیرد؛ وی به آماری در زمینه تعداد اشعار به چاپ رسیده در این زمینه اشاره کرد. ایشان با اظهار کردن این مسئله که در سال سه هزار مجموعه چاپ میشود اضافه کرد که دو هزار و هفتصد تای این اشعار قابل تورق نیستند و تنها شاید بتوان به سیصد عدد از این اشعار اشاره کرد که دارای تاثیر گذاری هستند. وی یکی از آسیبهای این حوزه را توجه به کمیت به جای کیفیت دانست.
ایشان در ادامه، شعر انقلاب را شعری متاثر از توده مردم و شاعر را کسی که در اطراف خود ذوب شده باشد، تعریف و اضافه کرد که شعر و شاعر باید در نقطهای با هم تلاقی پیدا کنند که شاعرانگی رخ دهد.
در پایان، ایشان تفاوتهای شعر جنگ را با شعر مقاومت برشمرد و گفت: شعر جنگ اساسا وجود ندارد زیرا که جنگ اساسا پدیدهای مذموم و به مثابه یک هیولاست در حالیکه ادبیات مقاومت در زمینه دفاع و پایداری و حراست است و اساس آن ارج نهادن به مقاومتهایی است که در راه پاسداری از وطن صورت میگیرد و در راستای ظلمستیزی و تقبیح جنگ است.