خاستگاه افراطیگری در اندیشه است
![خاستگاه افراطیگری در اندیشه است](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/news/2016/12/750xauto_042520salavati.1.jpg)
دومین نشست از سلسله نشستهای تخصصی «علوم انسانی و مبارزه با افراطیگری»، با موضوع «مدل صدرایی درمواجهه با افراطیگری»، ۱۴ آذر ۱۳۹۵، با حضور دکتر عبدالله صلواتی در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
وی در ابتدا با طرح این سوال که آیا تلقی ما از افراطیگری چارچوب ثابتی دارد گفت: به زعم من مرز افراطی گری با میانه روی بسیار لغزان است. گاه آنچه مصداق افراطیگری است ذیل آن قرار نمیدهیم و گاه بر عکس آنچه که ذیل این مفهوم است، بیرون میکنیم. وی به دو ساحت فکری و عملی افراطیگری اشاره کرد و گفت: علت و خاستگاه افراطیگری، ساحت فکر و اندیشه است و تا زمانی که این بخش را اصلاح نکنیم نمیتوانیم در عمل افراطیگری را کنترل کنیم.
وی تصریح کرد: استفاده ابزاری از افراطی گری خود از مصادیق افراطیگری و مخرب است. بنابراین، باید تلقی خود از افراطیگری و ویژگیهای آن مشخص کنیم؛ می توان از نظر ملاصدرا افراطیگری را به نقض استاندارهای فطری، شهودی، دینی و عقلی تعریف کرد.
دکتر صلواتی در ادامه، به فلسفه ملاصدرا برای ترسیم افراطیگری پرداخت و گفت: در فلسفه صدرالمتالهین، فطرت، شهود، عقل و دین رسمیت دارند. در واقع عقل در فلسفه ملاصدرا با شهود و فطرت و دین جمع میشود در حالی که همنشینی عقل مدرن با شهود و امور دینی محال است.
وی دنیوی کردن جهان، طبیعی کردن انسان و قائل نشدن ساحتهای تجردی و الهی برای انسان، تکنیکی شدن و اسطورهزدایی را از نیروهای مخرب زیربنای تفکر غربی بیان کرد و گفت: افراطیگری فکری ابتدا در سطح نخبگان تولید میشود سپس در سطح توده مردم بازتولید میگردد.
وی به عوامل متعددی که ملاصدرا برای خاستگاه افراطیگری فکری بر میشمارد اشاره کرد و گفت: توقف در عالم خیال، بیاهمیت جلوه دادن عمل، افراط در اهمیت زیاد به عمل و عمل را جایگزین تفکر و اندیشه کردن، حذف وحی و شهود از جمله عواملی است که صدرا به آنها پرداخته است.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به دو جنبه محتوا و صورت اندیشه، به بیان سه حالت بسته، باز و باز و بسته اندیشه در صورت پرداخت و گفت: مدل صدرا، مدل بسته و باز است؛ بر اساس این مدل، شخص یا گروه، محدود به دنیای ذهنیشان نیست و هرعقیدهای میتواند وجهی از حقیقت داشته باشد. در صورت اندیشه ای بسته، شخص یا گروه در دنیای محدود ذهن شان سیر می کنند و بیرون از این دنیا را طرد و نفی می کنند و نسبت به بیرون از خود خشونت می ورزند. در صورت اندیشهای باز، شخص یا گروه دنیاهای ذهنی دیگر را معتبر و محترم می شمرند و حالتی گشوده در قبال دیگر اندیشهها دارند و به جای راهبرد نفی و طرد، راهبرد تسامح و پذیرش حداکثری را در دستور کار خود قرار میدهند.
دکتر صلواتی در ادامه به تحلیل مبانی معرفتشناختی، هستیشناختی و انسانشناختی مدل صدرا اشاره کرد و به تبیین انسان کامل از منظر ملاصدرا پرداخت. وی گفت: انسان کامل اهل گفتگوست؛ خواهان خیر حداکثری برای همه انسانهاست؛ برخوردش با دیگران عدالت محور است؛ دوستی و دشمنی او اخلاقمحور است؛ هنجارهای اخلاقی نزد او نوسان ندارد؛ آبرو و جان مردم برای او محترم است و نهایتاً اینکه تعامل انسان کامل با دیگران زیر چتر مهربانی قرار دارد. این مولفهها فارغ از اینکه سیره چه کسی است و فارغ از خاستگاه دینی بودنش، اموری جهانشمول و برای همگان قابل استفاده است. این انسان، میتواند معیاری برای دیگر مباحث باشد.