دلایل غفلت از همگرایی رسانهای تلویزیون در ایران تشریح شد
![دلایل غفلت از همگرایی رسانهای تلویزیون در ایران تشریح شد](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/news/2016/10/750xauto_122444akbarzadeh.1.jpg)
نشست تخصصي «پساتلویزیون در ایران: پیامدهای همگرایی بر سیاستگذاری رسانهای»، با حضور دکتر سیدجمالالدین اکبرزاده جهرمی، ۱۲ مهر ۹۵ در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در این نشست، دکتر اکبرزاده با اشاره به وضعیت تلویزیون طی دو دهه گذشته به بررسی چالشهای همگرایی رسانهای و گذار به عصر پساتلویزیون در ایران و دیگر کشورها پرداخت و دلایل غفلت از همگرایی رسانهای تلویزیون در ایران را تشریح کرد.
این استاددانشگاه گفت: به تعبیر کاستلز، تلویزیون همچنان به عنوان بهترین و پیشروترین رسانۀ ارتباط جمعی باقی مانده است. فقط آنچه تغییر یافته، چندپاره شدن تلویزیون به شبکههای متعددی است که زمانهای مخاطبان خاص را با رویه ای مبتنی بر پخش محدود شکل می دهد. بنابراین تلویزیون، سلطۀ خود را حفظ کرده است و در عین حال بهواسطۀ تکنولوژی، تجارت و فرهنگ به شکل گستردهای تغییر یافته و به جایی رسیده که همزمان و به صورت ترکیبی شیوه های پخش گسترده و پخش محدود را در خود جمع کرده است.
دکتر اکبرزاده به شکل سنتی و نوستالژیکی جعبۀ جادویی تلویزیون در ایران در دهههای گذشته، که افراد خانواده را هر شب در مقابل خود گرد هم میآورد، اشاره کرد و افزود: اکنون در بسیاری از خانوادهها دیگر نه یک دستگاه تلویزیون، بلکه چند دستگاه وجود دارد و بسیاری از جوانان و نوجوانان برای تماشای برنامه های مورد علاقۀ خود هر چه بیشتر متکی به تبلتها و تلفنهای همراه هوشمندی میشوند که تماشای تلویزیون را به تجربهای فردی کاهش میدهد. ابتکار عمل به طور روزافزونی از سمت فرستندۀ برنامه به سمت گیرنده در حال تغییر است و اکنون این مخاطب است که نوع محتوا، زمان و مکان تماشا را تعیین میکند. اینها بخشی از ویژگیهای دورهای است که از آن با اصطلاح «پساتلویزیون» یاد میشود؛ دورهای که تلویزیون با رسانههای جدیدی چون اینترنت و تلفن همراه در هم آمیخته است.
اکبرزاده در ادامه این نشست، به ظهور تلویزیونهای ماهواره ای، ادغام اینترنت و تلویزیون و ظهور تلویزیون اینترنتی و شبکۀ نمایش خانگی و گسترش آن اشاره کرد و گفت: اگر از منظر سیاستگذاری رسانهای به موضوع بنگریم تحولات گسترده فناوری امکان اتخاذ سیاستگذاری منسجم رسانه ای در سطح ملی را از میان برده و سیاستگذاران را با چالشهایی خطیر روبرو کرده است زیرا این نظام نسبت به مسائل اخلاقی و فرهنگی شهروندان خود اهتمام دارد و سياستگذاري، هدايت و مراقبت را از اهم وظايف خود در رابطه با فرهنگ می داند.
این پژوهشگر به لزوم توجه بیشتر به همگرایی رسانه ای و تبعات غفلت از آن اشاره کرد و افزود: سیاستگذاران اصلی حوزه رسانه همچنان اسیر منطق فضای پیشاهمگرایی هستند و از تغییراتی که در حوزۀ رسانه و به ویژه تلویزیون در جهان رخ داده است غافلند. البته نشانه هایی مانند کاهش مخاطبان صدا و سیما و یا اقبالی که به رسانه های جدیدی چون شبکه های اجتماعی وجود دارد، درک شده اما ریشه و ماهیت این نشانه ها همچنان درک نشده باقی مانده است. مشکل اینجاست که سیاستگذاران هنوز نمی دانند باید دقیقاً چه کاری را انجام دهند.
عضو هیات علمی دانشگاه طباطبایی به دلایل غفلت از همگرایی رسانه ای در ایران پرداخت و افزود: بی توجهی به پژوهش و خواندن تحقیقات انجام شده و توجه به آمار و نیز مطالعات آینده پژوهانه، ضعف مراکز مطالعاتی و پژوهشهای استراتژیک، مقاومت در مقابل رسانههای جدید، درگیر روالهای روزمره اداری و نداشتن فرصت برای مطالعه و آموزش، مسئلۀ انحصاری بودن تلویزیون و سپردن این حیطۀ به شدت گسترده به یک سازمان، عدم چرخش قدرت و جا به جایی نیروهای اصلی در عرصه سیاستگذاری و سن نسبتا بالای این طیف از تصمیم گران و عدم تطبیق سریع آنها با فضای جدید می تواند عوامل عدم درک به موقع تحولات پرشتاب ناشی از ظهور رسانه های جدید تلقی شود.
وی به مثابه تهدید دانستن تحولات جدید را عامل دیگری در غفلت از همگرایی رسانهای در ایران بیان کرد و گفت: تهدید دیدن این تحولات باعث شده که ماهیت واقعی و فرصتهایی که همگرایی می تواند از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در اختیار بگذارد، بهخوبی درک نشود.