پژواک یک نامه
نشست "پژواک یک نامه" یکشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، با حضور روح الامین سعیدی (استاد روابط بین الملل دانشگاه امام صادق(ع))، محمد لسانی (کارشناس رسانه)، محمدمهدی عباسی (کارشناس مسائل آمریکا) و دبیری مجتبی صمدی (رئیس پژوهشکده ارتباطات) در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در این نشست که با هدف بررسی ابعاد فرهنگی و رسانهای نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دانشجویان حامی فلسطین در ایالات متحده صورت گرفت، محمدمهدی عباسی با اشاره به کم نظیر بودن اعتراضات جامعه آمریکا به یک مسئله خارجی، بیان داشت: نظرسنجیهای مؤسسات افکارسنجی مختلف در آمریکا نشان داده است فضای همدردی جوانان آمریکا از بعد حادثه ۷ اکتبر به سمت مردم غزه گرایش یافته است و این یک تحول ویژهای بوده است که مطالبه آتش بس در قبال جنگ غزه را به یک خواست جدی جامعه امریکا تبدیل کرده است.
این پژوهشگر مسائل آمریکا عنوان داشت: مخاطب اصلی نامه همه جوانان و نسل جدید به طور عام و طیفهای مختلف دانشجویی به طور خاص بوده است. رویکرد سلبی در این نامه به دانشجویان معترض حامی فلسطین برجسته شده است؛ یعنی اعتراضات به رژیم صهیونیستی و همکاری ایالات متحده با آن و کارکرد اصلی نامه، تبدیل این رویکرد سلبی به یک الگوی واحد و ایجاد یک جبهه جهانی واحد بوده است.
محمدمهدی عباسی عنوان داشت: تصویر ایران در جامعه آمریکا به دلیل روایتهای مخدوش شبکههای اجتماعی و رسانههای جریان اصلی تحت تأثیر قرار گرفته بود اما عملیات وعده صادق این تصویر را بهبود بخشید. وی اصلاح تصویر ایران در جامعه آمریکا را راهبرد بلند مدت پیشنهادی معرفی کرد و راهبرد کوتاه مدت را نیز ایجاد نظام توزیع عنوان داشت. از این منظر طیف های مختلف معترض در آمریکا قرابت های خاصی با نامه رهبری دارند و بخش خاصی از آن نامه میتواند برای آنها جذاب باشد و با آن ارتباط برقرار کنند. بنابراین باید طیف های مختلف را دستهبندی کرد و قرابتهای آنها مشخص گردد.
در ادامه نشست روح الامین سعیدی ابراز داشت: جنبش هایی دانشجویی به عنوان یکی از مصادیق جنبش های اجتماعی هستند که رهبری خطاب به آنها گفتند : شما در سمت درست تاریخ ایستادهاید و یا اینکه تاریخ در حال ورق خوردن است. اگر بخواهیم از ادبیات روابط بین الملل بهره ببریم باید به بحران نظم بین الملل اشاره کنیم که از سال ۱۹۴۵ یا قرن ۱۷،یعنی بعد از عهدنامه وستفالی بر جهان حاکم شده است. این استاد روابط بین الملل عنوان داشت: منطق دولت محور یا نظم غرب محور نظام بین الملل دچار تحول شده است و ما با وضعیت گذار از جامعه بین المللی به سمت جامعه جهانی مواجه شدهایم.
وی افزود: در فضای پساوستفالیایی انسان نه فقط به عنوان شهروند یک دولت بلکه خود را به عنوان شهروند یک جامعهی جهانی تلقی میکند و منافع ملی، امنیت ملی و حاکمیت ملی جای خودش را به منافع بشری، امنیت بشری و حاکمیت فراملی میدهد.
این استاد دانشگاه امام صادق(ع) بیان داشت: لیبرالیسم یک ایدئولوژی فردگراست اما شعار جهانی شدن سر میدهد و این دوگانگی و دورویی برای وجدانهای بیدار غربی با مشاهدهی مشت آهنین در برابر اعترضات به جنایات صورت گرفته در فلسطین، آن هم در صحن دانشگاهها که محل دستاوردهای عصر مدرنیته است، مسئله شده است. وی افزود: ویژگی جریان دانشجویی غربی در دوران پست مدرن، عدم تعلق و بی تعصبی است و بنابراین میتوانند پذیرای منطق های دیگر شود. سعیدی ابراز داشت: به نظر میرسد نامه رهبر انقلاب با منطق درست و هوشمندانهای، قرائتهای بدیل از گفتمان مسلط را در اختیار جنبشهای دانشجویی غربی قرار میدهد. این نامه نه از موضعی تحکم آمیز، بلکه از موضعی آرام و برابر، مخاطب را دعوت به تفکر و تجسس میکند و از قرائت گفتمان مسلط شالودهشکنی و مشروعیتزدایی میکند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: از زوایه راهبردی و سیاستی باید به دو نکته دقت کرد. از این منظر ابتدا باید مخاطب شناسی صورت بگیرد و با شناخت مخاطب، طبق سلیقه آن، تولید محتوا انجام شود. همچنین این اقدامات و فعالیتها در جهت برقراری ارتباط و تقویت چهرهی مقاومت در عرصه بین الملل باید توسط طیف های دانشجویی انجام شود که از جنس خود مخاطب غربی هستند و نباید به سمت کارهای دولتی و سازمانی برویم.
محمد لسانی کارشناس رسانه نیز درمورد انعکاس نامه و اثرگذاری آن در فضای بین المللی بیان کرد: از زوایه اول، انتخاب قالب یا انتخاب رسانه یک اصل است که نامه رهبری به خاطر ویژگیهایش مانند بار احساسی نامه در دورهای که علائق مردم، زمینه تفسیر وقایع میشود به دنبال ایجاد هم حسی بوده است. در زاویه دیگر باید بازه زمانی که نامه منتشر شده است را مورد توجه قرار دهیم. این نامه در زمانی منتشر شد که جهان درگیر حوادثی بود که یک ضلع مثلث، حوادث روز فلسطین و شرایط جاری آن و ضلع دوم، شرایط جاری دانشگاههای غربی و امریکایی و ضلع سوم بازتاب رسانهای آن بوده است. این مثلث کمک کرد به اینکه نامه رهبری به خوبی دیده شود و به اشتراک و یا به نقد و نظر گذاشته شود.
وی افزود: زبان گویای جمهوری اسلامی و زبان مقاومت در عرصه رسانه های بزرگ مسدود شده است. به نظر میرسد رهبری با فهم اینکه دوران انسان-رسانه هاست و در زمانهای که ایشان میتوانست در جایگاه سیاست گذاری و پشت پردهها کنش کنند خودشان به بزرگترین انسان-رسانه انقلاب تبدیل شدهاند.
این پژوهشگر رسانه در ادامه عنوان داشت که بحث مربوط به جنگ معانی در فضای رسانه به الفاظ تبدیل می شود. رهبری فرمودند که اینها مقاومت را تروریست معرفی میکنند و مفاهیم را مصادره می کنند تا از قباحت یا زشتی رفتار و سیاست جاریشان بکاهند.
لسانی با اشاره به مخاطب شناسی نامه بیان داشت که رهبری جوانان را مخاطب قرار میدهد و چهار دلیل برای آن ذکر میکند. زنده بودن حس حقیقتجویی در قلب جوانان دلیل اولی است که رهبری به آن اشاره میکند. دومین دلیل آیندهساز بودن و سومین دلیل یافتن راههای نو برای ساخت آینده و چهارمین دلیل وجدان بیدار این نسل در برابر جنایات علیه مردم مظلوم غزه است. آنها با اینکه میدانند هزینه هایی زیادی از جمله تعلیق و اخراج و زندان در انتظارشان است؛ اما در خیابان ها ماندهاند.
وی افزود: ما در دل غرب و امریکا صرفا یک کنش نمادین نمیبینم؛ آنچه عیان است حضور در میدان و فعالیت اعتراضی حوزه میدانی است و فضای مجازی برای معترضین کافی نیست. این نشان از عمق بالای این جریان و قابلیت تدوام و هویت سازی آن است.
این کارشناس رسانه در مورد راهکارهای تقویت اثرگذاری و برقراری ارتباط با جنبشهای معترض دانشجویی در غرب گفت: ما در عصر تصویر ورسانهایم و عینی سازی یعنی حرکت میدانی و ما باید برنامه هایی داشته باشیم که بتواند بروز و ظهور میدانی داشته باشد. همچنین ما باید به تلفیق هنر در روایت سازیها و روایت هنرمندانه توجه داشته باشیم. وی افزود: ما به برجسته سازی اسطوره و الگوها نیاز داریم مثل افرادی همچون راشل کوری که در دفاع از آرمان مقاومت شهید شد. نمایش مخاطب نامه هم باید برجسته شود. ما باید مخاطب نامه رو بشناسیم و صدای او را بشنویم.