دیجیتال‌شدن و آیین‌زدایی در تولید و مصرف موسیقی در بحران کرونا

دیجیتال‌شدن و آیین‌زدایی در تولید و مصرف موسیقی در بحران کرونا

پنجمین نشست از مجموعه نشست‌های مجازی «موسیقی و کرونا» با عنوان «دیجیتال‌شدن و آیین‌زدایی در تولید و مصرف موسیقی در بحران کرونا» با حضور پیروز ارجمند (مدرس و پژوهشگر موسیقی، مشاور عالی اقتصاد هنر اتاق بازرگانی ایران) و عبدالله بیچرانلو (عضو هیأت‌علمی گروه ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران و پژوهشگر موسیقی و فرهنگ)، به دبیری سندوس محمدی نوسودی، سه‌شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰ با هدف واکاوی پیامدهای بحران کرونا بر حوزه موسیقی برگزار شد.

در بخش ابتدایی این برنامه عبدالله بیچرانلو با اشاره به ارتباطات انتقالی، آن را در برابر ارتباطات آیینی قرار داد و اظهار داشت: دیجیتالی‌شدن به معنای ارتباطات انتقالی نیست اما چون در فضای رسانه‌های جمعی قرار می‌گیرد، هم‌پوشانی‌هایی با همدیگر پیدا می‌کنند که نباید آن‌ها را یکی دانست. ما اوج دیجیتالی‌شدن را در مقوله رسانه‌ای و شبکه‌ای‌شدن تولید و مصرف موسیقی می‌بینیم. به این معنا که حالت دولت-ملتی و بسته بودن مرزها کاملاً برداشته شده و اینترنت به بستر اصلی فعالیت تبدیل شده است که این خود، تحولاتی را به دنبال داشته که از آن جمله می‌توان به موضوع مدیریت زمان، مدیریت محتواها، تسهیل دسترسی و برخورداری از آموزش اساتید برجسته دنیا اشاره کرد. اما این تحول، محدودیت‌هایی هم به همراه داشته است که مسأله شکاف دیجیتال، از آن جمله است. شکاف دیجیتال به این معنا که دسترسی به فیبر نوری، اینترنت، ابزارهای گوناگون فضای دیجیتال و ... برای یک شهروند تهرانی مهیا است ولی برای افراد در مناطق دورافتاده دسترسی به این امکانات، دشوار است. هم‌چنین این شکاف را بین فقیر و غنی هم می‌توان مشاهده کرد.


عضو هیأت‌علمی دانشگاه تهران در ادامه به ذکر ویژگی‌ها و مختصات آیین پرداخت که کنش‌بودن آیین، اجراشدن آن، غیرابزاری‌بودن، جمعی یا اجتماعی‌بودن، حاوی نمادهای تأثیرگذار و نمادهای متراکم، دارای رفتار سنتی و برخورداری از رفتارهای به‌طور مرتب تکرارشونده، از آن جمله بود.

وی در پایان نشاط فردی و اجتماعی، انسجام و همبستگی اجتماعی، معنابخشی و هویت‌بخشی را از جمله کارکردهای ارتباطات آیینی عنوان کرد.

در بخش بعدی این برنامه، پیروز ارجمند به پیامدهای مثبت و منفی دیجیتالی‌شدن موسیقی اشاره و تصریح کرد: دیجیتالی‌شدن هم منظر مثبت دارد و هم منظر منفی. آداب صحنه و آیینی‌بودن و کنسرت رفتن، یک مختصاتی دارد که باعث می‌شود ما امیدوار باشیم که موسیقی، یکی از معدود صنایعی است که در دنیا از بین می‌رود. چون اجرا با حس انسان سروکار دارد که از طریق فضای دیجیتال، قابل انتقال نیست. کرونا ثابت کرد که آداب و آیین اجرا در موسیقی بسیار مهم است و نشان داد که این آداب باید حتماً باشد تا ما بتوانیم آن را اجرا کنیم. بی‌رغبتی مردم به کنسرت‌های آنلاین در دنیا نشان داد که ما نمی‌توانیم مبنا را بر این قبیل کنسرت‌ها قرار دهیم. دیجیتالی‌شدن نشان داد احتمالاً در آینده، موسیقی در حوزه کنسرت‌ها، رونق بیشتری خواهد داشت. اما جنبه مثبت دیجیتالی‌شدن این است که بهره‌گیری از تکنیک‌های آن بر روی صحنه، می‌تواند وجه تمایز و وجه موفقیت خیلی از گروه‌ها باشد. مثل استفاده از تکنولوژی هولوگرافیک یا تکنولوژی صدا. بنابراین این آیین و آداب‌ پابرجا خواهد ماند و احتمالاً این تکنولوژی‌ها کمک خواهند کرد که این آداب، با جذابیت بیشتری اجرا شوند.

اولین پیامد دیجیتالی‌شدن، گلوبالیزه‌شدن یا همان جهانی‌شدن به معنای درنوردیدن مرزهای جغرافیایی و سیاسی است که سال‌ها پیش آغاز شده بود. مورد بعدی، انقلابی بود که در دوره پاندمی کرونا، در آهنگسازی رخ داد. به‌گونه‌ای که در این انقلاب، امکان همراهی، همنوازی، تک‌نوازی و حضور فرد را داشتیم. مزیت دیگر دیجیتالی‌شدن، فراهم کردن بسیاری از فایل‌ها به صورت wave یا اصطلاحاً صداهای از پیش تعیین‌شده با کیفیت خوب بود که در اختیار ما گذاشته شد. مثلاً من می‌توانم یک تک‌نوازی ساز هندی را با کیفیت فوق‌العاده خوب داشته باشم و بتوانم تغییراتی در آن داشته باشم و بعد شروع کنم به پخش آن. بنابراین بدون رفتن به هند، می‌توان از یک کار خوب بهره‌مند شد. 


دیجیتالی‌شدن باعث شد نرم‌افزارهای ضبط و استودیوها گسترش پیدا کنند و سرعت، کیفیت، و دردسترس‌بودن ضبط، بسیار زیاد شود. عرصه آموزش دچار تحولات فوق‌العاده‌ای شد. ازجمله یک وجه اقتصادی آن این بود که منابع مالی بسیاری از مدرسان ایرانی، تقویت شد و مدرسان، هنرجویانی از خارج از ایران، گرفتند. حامل‌های صوتی تغییر یافت؛ به‌گونه‌ای که حمل این صداها و انتقال آن‌ها، بسیار راحت شده و به راحتی می‌توان چندمیلیون اثر را دانلود کرد. دیجیتالی‌شدن همچنین، سرمایه‌پذیرشدن صنعت موسیقی را گسترش داد. به این معنا که امروز، دیگر سرمایه‌گذاری فقط در عرصه کنسرت نیست. البته این بعد، نیاز به برنامه‌ریزی ما در حوزه اقتصاد خلاق دارد. به طورمثال، ما هنوز استارتاپ‌های موسیقی نداریم که باید برای این حوزه فکر کرد. در عرصه دیجیتالی‌شدن، ما حوزه گسترده‌تری برای شنیدن و مخاطبان جدید با کمیت زیاد داریم.

فراهم‌شدن نوعی رسانه‌ خانگی در بستر شبکه‌های اجتماعی و ایجاد صداهای جدید با ترکیب‌ها و افکت‌های گوناگون، ازجمله موارد دیگری بود که این پژوهشگر موسیقی به آن‌ها اشاره کرد و وضعیت امروز متأثر از دیجیتالی‌شدن را یک وضعیت سرگشتگی، شادمانی و درعین حال، یک وضعیت ترس به دلیل سرعت زیاد تحولات توصیف کرد.


گزارش از: فریبا رضایی



برچسب ها
از طریق فرم زیر نظرات خود را با ما در میان بگذارید