واکاوی ابعاد چالش آمار در تئاتر ایران (به همراه نقد و بررسی کتاب چهل سال نمایش)
![واکاوی ابعاد چالش آمار در تئاتر ایران (به همراه نقد و بررسی کتاب چهل سال نمایش)](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2019/12/750xauto_084031750xauto_103759IMG_6923.jpg)
نشست تخصصی «واکاوی ابعاد چالش آمار در تئاتر ایران» (همراه با نقد و بررسی کتاب چهل سال نمایش)، شنبه ۹ آذر 1398با حضور دکتر اردشیر صالحپور، پژوهشگر تئاتر و دکتر علی ایزدی، مدیر طرح و برنامه اداره کل هنرهای نمایشی و از مؤلفان کتاب چهل سال نمایش، در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
در ابتدای جلسه ترابیاقدم، دبیر نشست، در خصوص بخشهای مختلف جلسه گفت: باید اذعان کنیم که آمار برای سیاستگذاری فرهنگی بسیار حائز اهمیت تلقی میگردد. انباشت تجربه و علم، از طریق تدوین آمار علمی و تحلیل روشمند آن میسر است. تا وقتی که آماری وجود نداشته باشد، نمیشود وضع موجود را به درستی تحلیل کرد و چشمانداز مناسبی برای آن ترسیم نمود. البته این آمار نباید در حد توصیف باشد، بلکه باید به مرحله تحلیل و تبیین برسد که بتوان بر اساس آن تصمیمگیری کرد. بر این اساس، نشست در دو بخش طرحریزی شده است. در بخش اول چالش آمار در تئاتر ایران با تمرکز بر دو دهة اخیر بحث و بررسی میشود. در این بخش سعی خواهد شد که زمینههای تاریخی، روندها و پیامدهای آمارگریزی در تئاتر ایران واکاوی شود. به نظر میرسد بخشی از این آسیبِ جدی ناشی از مسائل فرهنگی و بخشی دیگر مربوط به مسائل مدیریتی و ساختاری باشد. در بخش دوم نشست، کتاب «چهل سال نمایش» که جزو تلاشهایی برای رفع کمبود آمار در تئاتر ایران است نقد و بررسی خواهد شد.
جایگاه آمار در تاریخ کهن و معاصر ایران
دکتر علی ایزدی، مدیر طرح و برنامه ادارهکل هنرهای نمایشی در خصوص نگاه به آمار در تاریخ ایران گفت: اگر بخواهیم به تاریخ اهمیت دادن به آمار و استفاده از آن در ایران نگاه کنیم، متوجه میشویم از زمان هخامنشیان به آمار توجه میشد. در تاریخ معاصر نیز اولین بار با تأسیس ادارة ثبت احوال کشور در سال ۱۲۹۷ به مسئلة آمار در ایران بها داده میشود. مسئولان در این مقطع، با نگارش وقایع چهارگانه کار را شروع میکنند که طی آن تولد، فوت، ازدواج و طلاق در آنها درج میشد. در تاریخ معاصر ایران، آمار را با این چهار عنصر اصلی شروع میکنند و سپس به موارد دیگر میپردازند. در اسفند سال 1331 سازمان همکاری آمار عمومی تشکیل شد و در سال 1334 به اداره آمار عمومی، وابسته به وزارت کشور، تغییر نام یافت. این اداره بعدها به سازمان برنامه و بودجه سپرده شد.
دکتر اردشیر صالحپور در خصوص توجه به آمار در تاریخ ایران گفت: هخامنشیان در تاریخ سیاسی ایران یک نظام در حد امپراتوری دارند. حکومت به این بزرگی به واسطه نظم و آمار محقق شده بود. نمونه توجه به آمار توسط هخامنشیان را باستانشناسان در سال ۱۳۴۷ با مطالعه لوحهای خشتی تخت جمشید فهمیدند. این لوحها راجع به آمار کارگرانی است که در تختجمشید کار میکردند. این سنت آماری کمابیش در ادوار مختلف نیز به طرقی وجود داشته است. مثلاً در دورة قاجار، میرزا محمدباقر معینالبکاء در کاخ گلستان و تکیة دولت میزان قند، چای و شمعی که روزانة مصرف میشده را دقیق نوشته است. همچنین سنتی در قاجار به نام روزنامهنویسی داشتیم. در این زمینه، روزنامة خاطرات، خاطرات اعتمادالسلطنه و خاطرات عبدالله مستوفی قابلتوجه هستند. گزارش سفر نیز مهم بوده است. چنانچه ناصرالدینشاه دستکم سه گزارش سفر به فرانسه نوشته است. ضمن اینکه، اکثر صاحبمنصبان نیز این کار را انجام دادهاند. من با این فرضی که فرنگیها مطرح کردهاند که میگویند تاریخ ما شفاهی است، چندان موافق نیستم. به نظر من تاریخ ما در بخشهایی شفاهی نیست. چنانچه اکثر مشاغل و حِرَف آمار داشتهاند. رسالههای عیاران، رفوگران و بوجارها و همچنین یادداشتها، تحشیهها و تقریظها، گواه روشهای آماری سنتی ماست. اما متأسفانه ما در مقاطعی دچار گسست شدیم و روشهای آماری خود را بهروز و علمی نکردیم و به همان موارد سنتی بسنده کردیم. حال آنکه برای جوامع امروزی با ساختار پیچیده، روشهای سنتی، پاسخگو نیست. این گسست و عدم توجه علمی به آمار یکی از ریشههای کمتوجهی به آمار به طور کلی و آمار در تئاتر به طور خاص است.
زمینة فرهنگی و سنتی آمارگریزی
دکتر صالحپور، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، در خصوص علل و عوامل توجه کم به آمار در نهادهای فرهنگی گفت: از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات سپاسگزارم که این فرصت را فراهم کرد تا پیرامون مقولة بسیار جدی و حائز اهمیت بحث و گفتگو کنیم که پس از چهل سال به صرافت اهمیت آن افتادهایم. برای اینکه بدانیم نقاط قوت و ضعفهای ما کجاست به آمار نیاز داریم. هر گونه تحلیلی باید بر اساس آمار دقیق صورت بگیرد. آمار نظاممند باعث میشود که مدیر بعدی بر اساس آن، بازدهی مجموعه را ارتقاء بخشد. اما در ایران میبینیم که اینگونه نیست. با یک طنز بحثم را ادامه میدهم. میگویند دروغ بر سه نوع است. یک دروغ شاخدار، دو دروغ مصلحتی و سوم آمار. آمار در فرهنگ و نگاه ما چیزی در حد یک دروغ قلمداد میشود. این موضوع به یک روند فرهنگی و مدیریتی در جامعة ما تبدیل شده است. تا زمانی که این نگاه و این تفکر در جامعهشناسی فرهنگی ما وجود دارد، مشکل آمارگریزی و کمبود آمار صحیح در همه عرصهها از جمله تئاتر وجود خواهد داشت. وقتی از آمار و واقعیت حرف میزنیم حتماً باید با گزارش دقیق و علمی کار را پیش ببریم. اروپا نیز مسئله کمتوجهی به آمار علمی را داشت. اما زمانی که انقلاب صنعتی رخ د اد، روش زندگی تغییر یافت. نظم، زاییدة انقلاب صنعتی بود. اما ما هنوز بهلحاظ تاریخی این مرحله را از سر نگذراندهایم. ما کماکان جامعهای سنتی هستیم. سنت نیز-به سیاق آشنا برای ما- چندان بر نظم استوار نیست، در نتیجه، امور عمدتاً بهصورت غیرمنظم و نه چندان نظاممند و علمی اداره میشود و نه مبتنی بر مطالعه دقیق و نیز تولید آمار و توجه به آمار. اکنون حتی اگر آماری هم نوشته شود، آماری مدیرپسند است. از طرف دیگر چون این آمارها از اعتبار علمی لازم برخوردار نیستند، در نهایت در آرشیو قرار میگیرند و کاربرد مفید و حقیقی ندارند. جالب اینکه حتی همین آمار غیردقیق نیز در اختیار پژوهشگران قرار نمیگیرد که بر مبنای آن بتوانند پژوهشی را به طور حداقلی انجام دهد و به تحلیلی قرین به واقع دست یابد. اینها آسیبهایی است که در نظامات سنتی فرهنگ ایجاد میشود. اما در نظامهایی که انقلاب صنعتی در آنها ایجاد شده، نظم و نسقی وجود دارد و در مدیریت امور با آمار و ارقام غیرعلمی مواجه نیستیم. متأسفانه در نظام ادارة امور به شیوة سنتی معمولاً مدیران نمیخواهند آمار ارائه دهند. چون اگر آن آمار توسط نهادهای نظارتی پیگیری شود، نواقص مدیریتی آنان مشخص میشود. مشکل دیگر در نظام مدیریتی ما، عمر کم مدیریتهاست. به نظرم معدل زمان مدیریت در مرکز هنرهای نمایشی حدود دو تا سه سال است که مدیریت پایداری قلمداد نمیشود. در این گونه مدیریتهای کوتاه مدت، فرصت کمی وجود دارد که آماری علمی و برنامهای جامع تهیه شود.
تخصصگرایی در مدیریت امور هنری لازمه توجه به آمار
دکتر ایزدی در ادامه نشست به تخصصگرایی در مدیریت حوزه تئاتر اشاره کرد و گفت: در گذشته اکثر مدیرانی که برای اداره مجموعههای تئاتر منصوب میشدند، از حوزة تئاتر نبودند. البته، بعضاً افرادی بودند که به پیشرفت تئاتر در ایران کمک کردهاند و گاهی نیز افرادی داشتیم که اتفاقاً از عرصة هنرهای نمایشی بودند اما کمک چندانی نکردند. اما در سالیان اخیر این روند عوض شده است و مدیریت مجموعههای تئاتری به اهالی تئاتر سپرده شده است. این روند خود به بهبود و ارتقای کیفیت فعالیتهای مجموعههای تئاتری کمک کرده است. به دلیل عدم تخصصگرایی در انتخاب مدیران در گذشته، بحث آمار در کشور ما قائم به فرد و سلیقه بوده نه قائم به نظام و سیستم. ما با سیستم و برنامهریزی درستی پیش نرفتهایم و این موضوع هم صرفاً به پنج، بیست یا چهل سال گذشته برنمیگردد. ریشههایش را باید قبلتر جستوجو کنیم. اما اکنون با تخصصگرایی در مجموعههای فرهنگی و هنری، نگاه علمی در بررسی مسائل مشاهده میشود که نمونه آن این نشست در خصوص مسئله آمار در تئاتر ایران و کتاب «چهل سال نمایش» در این پژوهشگاه است.
چالشهای مرکز هنرهای نمایشی در تدوین آمار و دو راهکار برای ترغیب استانها برای همکاری بیشتر
ایزدی، در خصوص چالشهای مرکز هنرهای نمایشی در گردآوری آمار گفت: ما در ادارةکل هنرهای نمایشی سعی کردیم با کمک همة دوستان با تدوین آییننامه و پیگیری مکتوب، مواردی مانند تعداد مؤسسات تئاتری، تعداد تالارهای نمایشی دولتی، غیر دولتی و خصولتی، تعداد صندلیهای این تالارها و تعداد نمایشهای اجرا شده در تهران در یک روز را بدانیم. در این مورد، مجموعههای تئاتری در تهران کمابیش همکاری دارند اما در استانها مشکل اساسی داریم. اهرم اداری نیز نداریم که از استانها بتوانیم آمار درست و بهموقع دریافت کنیم. برای این منظور قرار بر این شده که سامانهای برای استانها با عنوان سامانة ارزشیابی تئاتر ایجاد شود. بر این اساس، در استانها هر کسی که به انتخاب یک نمایشنامه برای اجرا اقدام میکند، باید در آن سامانه مشخصاتی از خود و گروه اجرایی نمایش مانند کارگردان و بازیگران و ... را ثبت کند. همچنین چند سالی است بخش تئاتر استانهای ادارةکل هنرهای نمایشی، یک سامانة نمایشی ایجاد و ضوابطی را تعیین کرده است که طبق آن هر نمایشی که قرار است به جشنوارة استانی برود، باید اول اجرای عمومی داشته باشد و هر نمایشی که میخواهد اجرای عمومی داشته باشد باید در آن سامانه ثبت شود؛ چنانچه هر گروهی در آن سامانه ثبت نام نکرده باشد از شرکت در جشنواره کنار گذاشته میشود.
نقد کتاب «چهل سال نمایش»
ترابی با ذکر جمعبندی مباحث بخش نخست، در خصوص بخش دوم نشست با موضوع نقد و بررسی کتاب چهل سال نمایش، در معرفی اثر گفت: کتاب چهل سال نمایش در دو جلد در سال ۱۳۹۷ به همت اداره کل هنرهای نمایشی تهیه و منتشر شده است. این کتاب، بدون احتساب بخش پیوستها، در مجموع شامل ۱۳ بخش است که ۸ بخش آن در جلد اول و مشتمل بر ۴۱۹ صفحه است. جلد دوم نیز با ۶۴۰ صفحه مشتمل بر ۵ بخش است. عمدة مطالب این کتاب دو جلدی توصیفی است. البته در برخی قسمتها مخصوصاً بخشهای اول کتاب، تحلیل مختصری نیز از روندها ارائه شده است ولی این رویکرد بر کل کتاب غالب نیست.
در ادامه، صالحپور در خصوص جوانب محتوایی کتاب گفت: چهل در تمثیلشناسی فرهنگ سنتی و آیینی ما عدد کمال است و کتاب چهل سال نمایش نیز در چهل سالگی انقلاب اسلامی گردآوری و چاپ شده است. فاجعه است بعد از چهل سال این اولین کتاب مدونی است که علیرغم همه کاستیهایش، در مورد آمار تئاتر ایران داریم. این کتاب اطلاعات مفید و مغتنمی دارد. مثلاً من نمیدانستم چند نمایشنامه داریم یا اولین نمایشنامه در جشنواره به کارگردانی یک خانم کدام بوده است. در این کتاب دیدم اشاره شده اولین خانمی که در جشنوارة فجر کار کرده، فروغ انصافی بوده است. اگر بخواهیم از منظر علمی، کتاب را نقد کنیم باید بگوییم که تعدادی از ویژگیهای پژوهش علمی را ندارد. با اینکه به اکثر شاخههای تئاتر توجه نسبی شده اما توازن بین بخشها حاکم نیست. مثلاً کتاب به تئاتر زنان خوب پرداخته اما به مباحثی مانند تئاتر عروسکی نپرداخته است. همچنین به تئاتر استان اصفهان خوب پرداخته شده است ولی تعدادی از استانها مغفول ماندهاند. هر یک از فصول چهاردهگانه کتاب میتوانست به یکی از شاخههای تئاتر اختصاص یابد. اما نویسندگان کتاب حسب شرایط و زمان عمل کردهاند. در داخل کتاب منبع یا پانوشت نمیبینیم. آمارهایی وجود دارد که در جاهایی نویسندگان حسب دانش شخصی خود آنها را توصیف و تحلیل کردهاند، اما این تحلیلها نظاممند نیستند. حتی بهدلیل عجله در فرایند گردآوری و دستهبندی دادهها، ایرادهایی از قبیل جابجا تایپ کردن نام کارگردان و نمایشنامهنویس در مورد یک نمایش مشاهده میشود. در هر صورت زحمت زیادی کشیده شده است و این کتاب، کار ارزشمندی محسوب میشود اما به عنوان گام نخست برای ادامة این نوع پژوهشها.
وی در ادامه سخنانش پیشنهاد ویژهای در بازنگری و تکمیل کتاب «چهل سال نمایش» ارائه کرد: موضوعی که این کتاب کم دارد و پیشنهاد میکنم در تجدید چاپ آن در نظر گرفته شود، جریان تئاتر عروسکی در چهل سال اخیر است. تئاتر عروسکی قبل از انقلاب اسلامی بسیار محدود بود اما بعد از انقلاب با جهش چشمگیری در تئاتر عروسکی مواجه شدیم. اکنون رشتة فوق لیسانس نمایش عروسکی داریم که در چند دانشگاه و موسسه تدریس میشود. همچنین ۲۷ جشنوارة بینالمللی عروسکی را برگزار کردهایم.
ایزدی از مؤلفان کتاب چهل سال نمایش، در خصوص روند نگارش این کتاب گفت: چند مطلب را در خصوص کاستیهای کتاب باید بگویم. قصد دفاع از کتاب را ندارم، بلکه میخواهم شرایط و روند تهیه را توضیح دهم. در سال قبل (1397) نامهای از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برای معاونتها و ادارات کل ارسا شد که مبنی بر دستور ارائه گزارش مختصر از فعالیت ادارهها بود. ما نیز حول و حوش ۵۳ مورد کارهایی را که ادارة کل هنرهای نمایشی در این چهل سال انجام داده بود، فهرست کردیم. حدوداً اواخر آبان در گفتگویی با مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی، چهلمین سال انقلاب را یادآوری و بیان کردم که فرصت خوبی برای تهیه این کتاب است. ایشان بسیار استقبال کرد. من هم این فرصت را مغتنم شمردم. البته ابتدا قرار بود این کتاب، 250 صفحه باشد که سپس در اثر تلاش همکاران به ۱۰۷۲ افزایش یافت. در خوشبینانهترین حالت ۳ ماه فرصت داشتیم که بتوانیم بهترین بهرهبرداری را بکنیم. با آقای منوچهر اکبرلو (دیگر مؤلف کتاب) وارد مذاکره شدیم و در نهایت به همراه ایشان و چند پژوهشگر دیگر توانستیم با توجه به اطلاعات موجود در اداره کل و نیز نزد مجموعههای مرتبط با اداره کل مانند سایت ایران تئاتر، با بهرهگیری از تحلیلهای شخصی و اطلاعات جسته و گریخته بین چند نفر از پژوهشگران و هنرمندان، این کتاب را تهیه کنیم. وی افزود: از آنجا که قرار بود کتاب در جشنوارة تئاتر فجر سال 1397 رونمایی شود و اگر از آن تاریخ میگذشت، کارکرد نمادین خود را از دست میداد و مدیران آن را جدی نمیگرفتند، مجبور بودیم بهصورت فشرده کار کنیم و طبیعتاً کاستیهای به وجود آمد. مثلا ًبه بحث تئاتر عروسکی باید در بخش تئاتر کودک و نوجوان میپرداختیم ولی بهدلیل زمان اندک نتوانستیم این کار را انجام دهیم. به جز تئاتر عروسکی، مواردی مانند فهرست کارگردانان، نویسندگان و حتی موسیقی تئاتر نیز باید به این کتاب اضافه میشد. ایزدی گفت: این کتاب از نظر من حداقل باید ده جلد باشد. در قسمت سخنی با خوانندگان به بسیاری از این مشکلات اشاره کردهام از جمله حلقههای مفقودهای که در تئاتر ما وجود دارد. متأسفانه تقریباً در دو دهه اول انقلاب اسلامی آمار تئاتر جدی گرفته نشده است، اما در دورههای بعد به علت وجود کامپیوتر و اینترنت این مشکل تا حدودی رفع شده است. به همین دلیل تدوین آمار مربوط به دو دهه نخست به جز بخش بینالملل با دشواریهای زیادی همراه بود. مشکل در بخش استانها مضاعف بود، بهطوری که تقریباً میزان همکاری بسیاری از استانها نزدیک به صفر بود. در واقع در خیلی از آنها، آماری مکتوب نشده است. به نظرم باید بخش تئاتر در استانها حداقل در دو جلد نوشته شود. ما با این مشقتها توانستیم این مطالب را تهیه کنیم. اینها دفاعیه نیست. من شخصاً به شدت به این کتاب نقد دارم. به همین دلیل از نقدها استقبال میکنم. در بخش سخنی با خوانندگان کتاب نیز آدرس ایمیلی ارائه شده است تا خوانندگان هر اشکالی در کتاب میبینند، بگویند تا مرتفع شود.
دکتر یاسینی، رئیس پژوهشکده هنر، در انتهای نشست گفت: عنوان کتاب انتظار دیگری به وجود آورده بود ولی طبیعی است که با فرایند طی شده، آن انتظار به طور کامل برآورده نشود. در هر صورت این اقدام شایستة تحسین است امادر عین حال ممکن بود که با تمهیدهایی کیفیت کار را ارتقا داد. این کتاب به مناسبت چهلمین سال انقلاب اسلامی تدارک دیده شده است. طبیعی است که چهلمین سال انقلاب قابل برنامهریزی بود و میشد از چند سال قبل انتشار این کتاب را برنامهریزی کرد. همچنین میشد برای عنوان کتاب، عبارتی مانند «مقدمهای بر چهل سال نمایش» یا «نگاهی بر چهل سال نمایش» انتخاب کرد که خوانندة اثر متوجه باشد قرار نیست با یک اثر پژوهشی و تحلیلی جامع و متقن دربارة چهار دهه نمایش در ایران روبهرو شود. پیشنهاد این است که این کتاب بازنگری و با بهره مندی از یک طرح منسجم و گروهی از پژوهشگران، این بار مبتنی بر تحلیل «چهار دهه نمایش» در ایران، تالیف دوباره شود. در این خصوص استفاده از رویکرد نظری مشخص و همچنین پژوهشگران متخصص در مطالعات میانرشتهای از جمله در حوزة علوم انسانی و مطالعات هنرهای نمایشی برای تحلیل آمارها ضروری است. پژوهشکده هنر پژوهشگاه، از همکاری در پژوهشهای از این نوع استقبال میکند.
ویراستار و تدوین کننده: محمود ترابی اقدم
آموزش علوماجتماعی در مدارس و مسئله شهروندی
![پژواک یک نامه](https://www.ricac.ac.ir/uploads/thumbs/meetings/2024/06/80x80_074735yt.jpg)